اطعام
هیچ نص شرعی مقدار طعام و نوع آن را بیان نکرده است و دراینگونه موارد میزان و نوع آن را عرف و عادت تعیین میکند، پس طعامی که شخص میدهد از نوعی و باندازهای است، که معمولا به اهل خانواده خود، میدهد که نه از عالیترین طعام هنگام جشن و مناسبتها است و نه از پایینترین طعامی استکهگاهی خود میخورد. پس اگر کسی معمولا طعام غالب خانوادهاش گوشت و سبزی و نانگندم است، پایینتر از آن جایزنیست، بلکه باید مثل آن یا بهتر از آن باشد. چون مثل حد و سط است و اگر عالیتر باشد مثل و بالاتر از آن دارد و اشکالی نیست. طبیعی است که این اطعام با اشخاص و مناطق و کشورها، فرق میکند و بستگی به عرف هرکس و هر محلی است.
اما مالکگفته است در مدینه یک «مد» کافی است و لی در شهرهای دیگر زندگی غیر از زندگی ما را دارند، باید از حد و سط غذا و طعام، برابر زندگی خویش اطعام کنند. چون در آیه میگوید: ﴿مِنۡ أَوۡسَطِ مَا تُطۡعِمُونَ أَهۡلِیكُمۡ﴾. و مذهب داود و یارانش چنین است.
فقیهان شرط کردهاند که این افراد مستمند، باید مسلمان باشند و لی ابوحنیفه فقیران اهل ذمه را نیز جایز میداند. ابوحنیفه میگوید اگر مستمندی را ده روز اطعام کردکافی است و دیگران گفتهاندکافی نیست بلکه این ده روزه یک نفر محسوب میشود.
کفاره اطعام برکسی و اجب است که استطاعت و توان مالی داشته و این مقدار طعام از نفقه خود و افراد تحت تکفلش زیادی باشد. بعضی از علما حد استطاعت را پنجاه درهمگفتهاند آنگونه که قتاده گفته و یا بقول نخعی بیست درهم.