شروط طواف
۱- پاکی بدن از جنابت و حیض و نفاس و داشتن و ضو و پاکی جامه و لباس از آلودگی و نجاست چون ابن عباس روایت کرده است که پیامبرصگفت: «الطواف صلاة...إلا أن الله تعالى أحل فیه الكلام فمن تكلم فلا یتكلم إلا بخیر»«طواف بمنزله نماز است مگر اینکه خداوند سخن گفتن در آن را، حلال فرموده است، پس هرکس خواست سخن گوید جز سخن نیکو نگوید -یعنی در اثنای طواف-».
بروایت ترمذی و دارقطنی و تصحیح حاکم و ابن خزیمه و ابن السکن. عایشه گوید که پیامبرصبه نزد اوآمد، در حالیکه او داشت میگریست. پیامبرص، به وی گفت: مگر قاعده شدهای؟ عایشه گفت: آری. پیامبرصگفت: «إن هذا شئ كتبه الله على بنات آدم، فاقضی ما یقضی الحاج، غیر أن لا تطوفی بالبیت حتى تغتسلی»«این چیزی است که خداوند در دختران آدم آفریده است، پس تمام کارهائی که حاجیان انجام میدهند، تو نیز انجام بده، مگر طواف، که آن را پس از اینکه از قاعدگی پاک شدی و غسل نمودی، بجای آور». بروایت مسلم. باز هم عایشه گفته است که: نخستین کاری که پیامبرصبهنگام و رود به مکه انجام داد، این بودکه و ضو گرفت، سپس بدور خانه کعبه طواف نمود. بروایت شیخین.
اگر کسی آلوده به نجاستی باشد، که برداشتن آن برایش ممکن نیست مانند کسی که سلس البول یا مستحاضه است و نمیتواند خود را نگه دارد، او طواف خود را بجای میآورد و باتفاق همه فقهاء فدیهای براو و اجب نیست. امام مالک گوید: زنی به نزد عبدالله بن عمر آمد و از او طلب فتوی کرد، که گفت: من آمدم که خانهکعبه را طواف کنم، چون به در مسجد الحرام رسیدم، ازمن خون ریختن گرفت، پس برگشتم تا اینکه خونم قطع گردید سپس آمدم که طواف کنم همینکه بدر مسجد الحرام رسیدم، بازهم خون ریختن گرفت و برگشتم تا اینکه خونم قطع شد. سپس دوباره آمدم که طواف کنم چون بدر مسجد الحرام رسیدم، باز خون ریختنگرفت. عبدالله بن عمر گفت: این شیطان است که میخواهد شما را ازاین عمل بازدارد، پس غسل کنید و محل ریزش خون را با پارچهای ببندید و طواف خود را بجای آورید.
۲- ستر عورت (و پوشیدن شرمگاه و بدن برابر شرع اسلامی) -چون ابوهریره گوید: سال پیش از حجهالوداع، که ابوبکر صدیق از طرف پیامبرصامیر الحاج بود، مرا همراه گروهی مامور نمود، که در روز قربانی به مردم اعلام کنیم «بعد از امسال دیگر هیچ مشرکی حق شرکت در مراسم حج را ندارد و هیچ کس حق ندارد که برهنه طواف کند». بروایت شیخین.
۳- طواف باید در هفت دوره -شوط- کامل انجام پذیرد. اگر یک گام را از هریک از دورهها، ترک کند طواف او درست نیست. اگر شک پیش آمد، بنا را بر اقل میگذارد تا اینکه هفت دوره بصورت کامل و یقینی انجام گیرد. اگر بعد ازفراغت از طواف شک پیش آید، چیزی براو نیست.
۴- باید طواف را از حجرالاسود آغاز کند و بدان منتهی گردد.
۵- باید خانه کعبه در سمت چپ طواف کننده قرار گیرد. اگر طوری طواف کند که خانه کعبه در سمت راست او باشد طواف او صحیح نیست. چون جابر گفت: «وقتی که پیامبرصبه مکه و ارد شد، به نزد حجرالاسود رفت و آن را استلام نمود، سپس از طرف راست سنگ، طواف را شروع کرد، که سه بار اول با هروله -بشتاب رفتن با تکان دادن شانهها و گامهای نزدیک بهم- و چهاربار باقی مانده را با راه رفتن عادی، طواف نمود». بروایت مسلم.
۶- طواف باید در بیرون خانه کعبه صورت گیرد پس اگر کسی در داخل حجر اسماعیل طواف کند، طواف او صحیح نیست چون حجر اسماعیل و شادروان کعبه، جزو خانه کعبه میباشند و خداوند دستور داده است که بدور خانه کعبه طواف کنند نه در داخل خانه: ﴿وَلۡیَطَّوَّفُواْ بِٱلۡبَیۡتِ ٱلۡعَتِیقِ٢٩﴾[الحج: ۲۹]. «باید خانه کعبه را طواف کنند».تا آنجا که مقدور است باید در حال طواف، به خانه کعبه نزدیک باشند و در نزدیک آن حرکت کنند.
۷- بقول امام مالک و امام احمد، دفعات سعی بین صفا و مروه و دورههای طواف، باید پشت سرهم و بدون فاصله صورت گیرند، اگر فاصله اندکی بدون عذر و فاصله زیاد با عذر پیش آید، اشکال ندارد. حنفیه و شافعیه موالات و پشت سر هم آمدن آنها را سنت میدانند، پس اگر فاصله زیادی بین اجزاء طواف بدون عذر پیش آمد، طواف باطل نمیشود و از آنجا که طواف را ترک کرده است، آن را از سر میگیرد. سعید بن منصور از حمید بن زید روایت کرده است که گفت: عبدالله بن عمر را دیدم، که سه دور یا چهار دور طواف خانه کعبه نمود، سپس نشست که استراحت نماید، و غلامی داشت که او را باد میزد و خنک مینمود، سپس برخاست و طواف خود را از آنجاکه ترک کرده بود، از سرگرفت. شافعیه و حنفیه گویند: اگر در حین طواف و ضوی او باطل شد، دوباره و ضو میگیرد و بقیه دورهای طواف را از سر میگیرد. لازم نیست که دوباره از اول شروع کند، حتی اگر فاصله فراوان هم پیش آمده باشد.
از ابن عمر روایت شده است، که او مشغول طواف بود، که اقامه نماز گفته شد او با مردم نمازش را خواند، سپس بقیه دورهای طواف را انجام داد و دوباره از اول آن را از سر نگرفت از عطاء نقل شده است، که اگر کسی مشغول طواف بود، سپس جنازهای حاضر شد، او از طواف خارج میشود، و بر جنازه نماز میخواند، سپس برمیگردد و بقیه دورهای طواف را از آنجا که قطع کرده بود از سر میگیرد.