موانع ارث
چیزهایی هستند که موجب محروم شدن از ارث میشوند پس ممنوع از ارث کسی است که موجبات ارث بردن در وی جمع است و او متصف بصفتی شده و حالتی بروی عارض شده است یا عملی از وی سرزده است که اهلیت ارث بردن را از وی سلبکرده است، چنین شخصی را محروم ازارث مینامند و این موانع چهار نوعند:
۱- بندگی و رقیت خواه بنده تام یا بنده ناقص باشد.
۲- قتل عمد حرام و بناحق، پس هرگاه و ارث مورث خود را بناحق و بظلم بکشد باتفاق همه علما از او ارث نمیبرد، چون بروایت از نسائی پیامبرصگفت: «لیس للقاتل شئ»«هیچ چیزی بوارث قاتل مورث تعلق نمیگیرد». و غیر ازقتل عمد عدوانی، علما در آن اختلاف دارند: یعنی اگر قتل عدوانی و عمدی نباشد. امام شافعی میگوید هر نوع قتلی، مانع از ارث بردن و ارث از مورث خود میشود یعنی بهرشیوه و ارث مورث خود را بکشد ازارث اومحروم میشود. حتی اگرقتل ازکودک صغیر یا دیوانه و یا قتل بحق باشد، مانند حد و قصاص مالکیه میگویند قتلی که سبب حرمان ازارث است، قتل عمدی عدوانی است، خواه بطور مستقیم و مباشرت مستقیم یا سببی باشد، و غیرآن مانع ارث نیست و قانون مصر نیزاین مذهب را قبولکرده است که در ماده پنج آن آمده است: "یکی از موانع ارث بردن اینست که و ارث مورث خود را به عمد بکشد، خواه فاعل اصلی و مستقیم قتل باشد یا شریک قتل یا شاهد دروغین قضیهای باشدکه منجر بقتل و یگردد، مشروط براینکه قتل او بناحق و بدون عذر باشد و قاتل هم عاقل و بالغ و پانزده ساله باشد. تجاوز ازحق دفاع شرعی و مشروعی، عذر تلقی میشود.
۳- اختلاف دین: پس مسلمان ازکافروکافر از مسلمان ارث نمیبرد، چون چهار نفر از صحاح بروایت از اسامه بین زید آوردهاند که پیامبرصگفت: «لا یرث المسلم الكافر ولا یرث الكافر المسلم».از معاذ و معاویه و ابن المسیب و مسروق و نخعی حکایت شده است که مسلمان از کافر ارث میبرد، و عکس آن جایز نیست،
همانگونه که مسلمان با زن کافر ازدواج میکند و لی مردکافر حق ندارد با زن مسلمان ازدواجکند. و اما غیر مسلمانان همهکافران از همدگر ارث میبرند، چون که همهکافران اهل یک ملت و یک دین بحساب میآیند «الكفر ملة واحدة».
۴- اختلاف و طن که مراد از آن اختلاف جنس و اختلاف و طن است. اختلاف و طن بین مسلمانان مانع توارث نیست پس مسلمان از مسلمان ارث میبرد هر اندازه و طنشان از هم دور باشد و اقطارشان متعدد و اما اختلاف و طن بین غیر مسلمین درآن اختلاف است که آیا مانع توارث میشود یا خیر؟ جمهور علما بر آنندکه مانع توارث بین غیرمسلمین نمیشود همانگونه که مانع توارث بین مسلمین نیز نمیشود. صاحب مغنی گفته است: قیاس مذهب نزد من اینست که بین اهل یک دین اختلاف و طن مانع توارث نیست و از همدگر ارث میبرند اگرچه دیارشان با هم اختلاف داشته باشد، چون مقتضای نص عمومی اینست و درباره تخصیص آن نصوص نصی و اجماعی نرسیده است.
و قیاس هم در اینجا صحیح نیست، پس عمل بعموم نصوص و اجب است و قانون مصری هم این را قبولکرده است مگر در یک صورت که رای ابوحنیفه را برگزیده است که قانون و شریعت بیگانه ارث بردن از غیر رعایای خود را منعکرده باشد، پس قانون ارث بردن رعایای این دولت بیگانه را منعکرده است چون او نیز مانع ارث بردن از رعایای خویش است پس معامله بمثل نموده در ارث بردن رعایایشان از همدیگر و در این مورد مذهب حنفی را معتبر دانسته است در ماده ششم از قانون آمده است: اختلاف و طن و اختلاف دیار مانع ارث بردن و ارث و مورث از همدگر نیست در میان مسلمانان با هم و غیر مسلمانان با هم مگر اینکه قانون دیار بیگانه ارث بردن رعایای بیگانه ازرعایای خود را منعکرده باشد، که با آن معامله بمثل میشود.