اولیاء شرعی چه کسانی هستند؟
جمهور علما از جمله مالک و ثوری و لیث و شافعیگویند: اولیاء در ازدواج عبارتند از «عصبه ارث» بنابراین دائی و برادران مادری و هیچیک از ذوی الارحام درارث، و لایت ازدواج ندارند.
امام شافعیگوید: عقد نکاح هیچ زنی منعقد نمیگردد مگر اینکه خویشاوند نزدیک او، آن را جاری سازد اگر و لی قریب نبود باید و لی بعید و اگر بعید هم نبود باید سلطان و حاکم اسلامی عقد نکاح او را جاویکند .
و بنابر مذهب امام شافعی اگر زنی با اجازه و لی خود، خود را نکاحکرد یا بدون اجازه و لی در هردو صورت ازدواج باطل است و توقف بر اجازه و لی ندارد. ابوحنیفهگوید: خویشاوندان غیر عصبه نیز حق و لایت ازدواج را دارند صاحب کتاب "الروضه الندیه" در این باره تحقیقی کرده و گوید:
«بنا برای من باید گفت: اولیاء خویشاوندان زن هستند، بترتیب نزدیکتر و نزدیک تر، کسانی باشندکه اگر غیر از آن، زن را از یک شخص غیر کفء نکاح کرد احساس حقارت و شرمساری کنند. این معنی اختصاص به «عصبات» ندارد بلکه در اشخاص صاحب سهم نیز پدید میآید مانند برادر مادری و ذویالارحام مانند پسر دختر چه بسا اینگونه خویشاوندان غیر عصبه، بیشتر احساس شرمساری کنند و در این معنی از پسران عمو و امثال آن جلوتر باشند. پس دلیلی نیست که و لایت برای نکاح را به «عصبات» اختصاص بدهیم، همانگونه که دلیلی در دست نیست که و لایت ازدواج را، بهکسانی اختصاص دهیم که ارث میبرند. کسانی که چنین میپندارند، باید دلیلی یا روایتی داشته باشندکه معنی و لایت در نکاح شرعا یا لغه چنین است. و لیکن شکی نیست که بعضی از خویشاوندان از بعضی دیگر نزدیکتر و شایستهترند. و این اولویت باعتبار استحقاق سهمالارث و استحقاق تصرف در آن نیست، تا درست مانند میراث یا و لایت صغیر و صغیره باشد، بلکه باعتبار آنست که این خویشاوند تا چه اندازه احساس حقارت و شرمساری میکند، اگر شرایط مناسب ازدواج موجود نباشد و این کار اختصاص به خویشاوندان «عصبه» ندارد، بلکه در خویشاوندان دیگر نیز این معنی حاصل میشود. و شکی نیست که دراین باره احساس بعضی از خویشاوندان، قویتر است پس پدران و فرزندان اولویت بیشتری دارند و بعد از آنان برادران ابوین سپس برادران ابوی یا برادران مادری سپس فرزندان پسران سپس فرزندان دختران سپس فرزندان برادران سپس فرزندان خواهران سپس عموها سپس دائیها... قرار دارند هرکس که بخواهد در میان آنها کسی را ترجیح دهد باید دلیل داشته باشد اگر جز اقوال پیشینیان خود دلیلی ندارند، ما از جملهکسانی نیستیم که بر اینگونه دلایل تکیهکنیم» .