فقه السنه

فهرست کتاب

تقسیم اموال فیئی

تقسیم اموال فیئی

قرطبی ازقول مالک می‌گوید تقسیم اموال فیئی موکول به نظر و اجتهاد امام دارد که هر اندازه خودش بخواهد و لازم بداند برمی‌دارد و از آن با اجتهاد خویش بخویشاوندان می‌دهد و باقیمانده را در راه مصالح مسلمین به مصرف می‌رساند و خلفاء راشدین بر این قول بوده و بدان عمل‌کرده‌اند و سخن پیامبرصنیز بر آن دلالت می‌کند: «ما لی مما افاء الله علیكم إلا الخمس، والخمس مردود علیكم» «از آنچه خداوند نصیب شماکرده است چیزی از آن ما نیست جزخمس آن و آن خمس نیز مآلا بشما برمی‌گردد»‌. براستی او آن را به خمس‌ها و ثلث‌ها تقسیم نکرده است و کسانی که درآیه ذکرشده بعنوان تنبیه و آگاهی بر آن‌ها ذکرشده‌اند، چون این‌ گروه‌ها مهم‌ترین ‌کسانی هستند که فیئی بدانان داده می‌شود و بعنوان حصر نیست‌.

زجاج در تایید مالک و استدلال بنفع او می‌گوید. خداوند گفت‌: ﴿یَسۡ‍َٔلُونَكَ مَاذَا یُنفِقُونَۖ قُلۡ مَآ أَنفَقۡتُم مِّنۡ خَیۡرٖ فَلِلۡوَٰلِدَیۡنِ وَٱلۡأَقۡرَبِینَ وَٱلۡیَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰكِینِ وَٱبۡنِ ٱلسَّبِیلِۗ[البقرة: ۲۱۵]. «‌از تو می‌پرسند چه چیزی را انفاق می‌کنند؟ بگو آنچه از خیر و مال خود انفاق می‌کنید و می‌بخشید برای پدر و مادر و خویشاوندان و یتیمان و مستمندان و در راه ماندگان است»‌.

و باجماع هرکس می‌تواند بغیر از این‌ها نیز انفاق ‌کند و احسان و صدقه خویش را بغیراین اصناف هم بدهد اگر مصلحت بداند. نسائی از قول عطاء می‌گوید: «‌خمس خدا و خمس رسول یکی است پیامبرصاز آن برای خود برمی‌داشت و از آن می‌بخشید و هرکجا می‌خواست می‌نهاد و بهرکس می‌خواست می‌داد و هرکاری می‌خواست با آن می‌کرد»‌.

درکتاب حجه الله البالغه آمده است‌: سنن درکیفیت تقسیم «فیئی»‌، با هم اختلاف دارند هرگاه «‌فیی‌ء» را پیش پیامبرصمی‌آوردند همانروز آن را تقسیم می‌کرد به متاهل دو سهم و به مجرد یک سهم می‌داد. و ابوبکر آن را به بنده و آزاد می‌داد و میزان نیاز و کفایت را در نظر می‌گرفت‌.

و عمر خطاب در دیوان خویش سوابق و نیازهای اشخاص را مورد توجه قرار می‌داد. هرکس را با توجه به شخص او و سابقه‌اش یا با توجه بشخص او و کارهایی که انجام داده و یا با توجه بخودش و عیال و اهلش و یا با توجه باو و نیازش مورد عطا و بخشش قرارمی‌داد. ماحصل این اختلاف اینست این ‌کار را با اجتهاد خویش انجام می‌دادند و هرکس مصالح زمان خویش را در نظر می‌گرفت‌.