مقاومت و پایداری در برابر هجوم دشمن واجب است
ثبات و مقاومت و ایستادگی در برابر دشمن و اجب میباشد و فرار حرام است ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا لَقِیتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِیرًا لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ٤٥﴾[الأنفال: ۴۵]. «در همین بخش ترجمه آنگذشت».
﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا لَقِیتُمُ الَّذِینَ كَفَرُوا زَحْفًا فَلَا تُوَلُّوهُمُ الْأَدْبَارَ١٥ وَمَنْ یُوَلِّهِمْ یَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلَّا مُتَحَرِّفًا لِقِتَالٍ أَوْ مُتَحَیِّزًا إِلَى فِئَةٍ فَقَدْ بَاءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ١٦﴾[الأنفال: ۱۵-۱۶]. «درهمین بخش تفسیرشد».
این آیات ثبات و مقاومت و ایستادگی در برابر دشمن را و اجب میسازند و فرار را حرام میگردانند مگر در دو حالت که برگشتن از برابر دشمن جایز است.
حالت اول: بشرطی از برابر دشمن بگریزد که او را فریب دهد و بخواهد جبهه خویش را عوضکند برحسب شرایط و مقتضیات حال مثلا میتواند از یک محل تنگ و سخت بجای دیگری که شرایط مناسبتر دارد نقل مکانکند یا از محلی که استتار و پوشش ندارد بمحل دیگری که پوشش دارد نقل مکانکند یا از محل پست و پایین بجای بالاتر و بلندتری نقل مکانکند بشرط اینکه در میدان جنگ و پیکار این نقل بمصلحت او باشد.
حالت دوم: بشرطی فرارکند که به گروهی دیگر از مسلمانان بپیوندد یا از آنان کمک بطلبد خواه اینگروهی که بآنان میپیوندد یا استمداد میکند نزدیک باشند یا دور. سعید بن منصور گوید که عمر خطابگفت: ابوعبیده - که در عراق میجنگید اگر بسوی من میآمد من برای ا و «فئه» میشدم یعنی آمدنش به نزدیک من فرار محسوب نمیشد-، در حالیکه ابوعبیده درعراق بود و عمر خطاب در مدینه. و باز همگفت: که من برای هر مسلمانی «فئه» هستم یعنی در هر میدانی مسلمانان شکست بخورند و بسوی من بیایند و کمک طلبند فرارنیست -ابن عمر روایت کرده است که آنان به پیامبرصروی آوردند چون او از خانهاش پیش ازنماز صبح بیرون آمد و حال آنکه آنان از دشمن فرار کرده بودند همگیگفتند: ما فراریان هستیم پیامبرصگفت: «بل أنتم العكارون ، أنافئة كل مسلم» «نخیر بلکه شماکسانی هستیدکه جبهه خویش را عوضکردهاید و برای استمداد به نزد من آمدهاید و من «فئه» هر مسلمانی هستم هر مسلمانی برای استمداد و تقویت پیش من آید، فرار محسوب نمیشود».
در این دو حالت که بیان شد جنگجو میتواند از برابر دشمن بگریزد چون این فرار ظاهری در پیشگرفتن راه مناسبتری است، برای مبارزه با دشمن و تاکتیک محسوب میشود. در غیر این دو حالت فرار از برابر دشمن گناه کبیره است و موجب عذاب بزرگ الهی است، پیامبرصمیفرماید: «اجتنبوا السبع الموبقات قالوا: وما هن یا رسول الله؟. قال: الشرك بالله، والسحر، وقتل النفس التی حرم الله، وأكل الربا، وأكل مال الیتیم، والتولی یوم الزحف» «ای مومنان از هفتگناه بزرگ و هلاککننده پرهیز و اجتناب کنید گفتند: ای رسول خدا این هفت چیز چه هستند؟ فرمود: شریک و انباز برای خداوند قرار دادن و سحرکردن و کشتن به ناحق که خداوند آن را حرام کرده است و رباخواری و مال یتیم خواری و فرار در جنگ با دشمن و در برابر هجوم دشمن». «وقذف المحصنات المؤمنات الغافلات» «و اتهام زنا دادن بزنان پاکدامن مومن غافل از اتهام و از گناه».