گوشت حیوان ذبح شده مجوس و صابئین
فقها چون در اصل دین مجوس و زردشتیان اختلاف دارند درباره ذبیحهشان نیز اختلاف دارند که گروهی آنان را صاحب کتاب آسمانی دانستهاند که کتابشان نسخ شده است و از علی بن ابیطالب چنین روایت شده است و گروهی آنان را مشرک میدانند. بدیهی است که دسته اول ذبیحهشان را مانند ذبیحه اهلکتاب میدانند و مندرج در ﴿وَطَعَامُ ٱلَّذِینَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ حِلّٞ لَّكُمۡ وَطَعَامُكُمۡ حِلّٞ لَّهُمۡۖ﴾[المائدة: ۵]. میدانند و پیامبرصنیز فرموده است: «سنوا بهم سنة أهل الكتاب»«با آنان همچون اهل کتاب رفتار کنید». ابن حزم گفته است: مجوسیان اهل کتاب هستند و حکمشان مانند دیگر اهل کتاب است و ابوثور و ظاهریه نیز بر این رای هستند و لی جمهور فقهاء مجوسیان را مشرک و ذبیحهشان را حرام میدانند. و درباره صابئون که بین مجوسیت و نصرانیت میباشند و بتاثیر نجوم و کواکب اعتقاد دارند، علماء اختلاف دارندکه بعضی ذبیحهشان را حلال و برخی حرام میدانند.
۲- شرط دوم ذبح حلال آنست که آلت و ابزار ذبح نیز تیز و برا باشد، بگونهای که خون جاری سازد و گلو را ببرد و قطع کند از قبیل کارد و چاقو و سنگ تیز و چوب تیز و برنده و شمشیر و شیشه و نی نوک تیز و برندهای که چونکارد و چاقو ببرد و استخوان تیز بجز ناخن و دندان:
الف: مالک روایتکرده است که زنیگوسفند میچرانید،گوسفندی دچار حادثه شد، آن زن آن را دریافت و با سنگی تیز آن را سربرید. دراین باره ازپیامبرصسوال شد فرمود: «اشکالی ندارد».
ب: روایت شده است که از پیامبرصسوال شد، که آیا میتوانیم که به و سیله سنگ تیز و عصای پاره شده تیز ذبح را انجام دهیم؟ گفت: شتاب کن و آن را سرببر، و هر چیزی که خون را جاری کند و نام خدا بر آن ذکر شده باشد، از آن بخور جز با دندان و ناخن. بروایت مسلم.
ج: پیامبرصاز شریطه الشیطان نهیکرد یعنی بگونهای حیوان را سرببرند که تنها پوست را پاره کند و رگهای گردن را قطع نکنند و بگذارندکه حیوان بتدریج بمیرد از این نوع ذبح نهیکرد و آن را «شریطه الشیطان» نام نهاد.
این حدیث را ابوداود از ابن عباس نقل کرده و در اسناد آن عمرو بن عبدالله صنعانی وجود دارد که ضعیف است.
۳- شرط سوم ذبح شرعی آنست که گلو و مری هردو بریده شوند و بتمامی جدا کردن آنها از تن شرط نیست و همچنین قطع دو شاهرگ گردن نیز شرط نیست چون حلقوم و مری تنها راه خوراک و آب هستند و بدون آنها حیات و زندگی ممکن نیست و مراد از مرگ همان است و اگر بکلی سررا جدا کردند اشکالی ندارد و اگر از پشت گردن هم آن را ذبح کنند اشکالی ندارد، مشروط بر اینکه و سیله ذبح بمحل ذبح یعنی گلو و مری برسد و آنها را قطع کند.
۴- چهارم تسمیه و گفتن نام خدا بهنگام ذبح است امام مالک گفته است مادام که در هنگام ذبح نام خدا برده نشود، ذبیحه حرام است، خواه بعمد آن را ترک کرده باشد یا از روی فراموشی و نسیان و ابن سیرین و گروهی از متکلمین نیز چنین گفتهاند. امام ابوحنیفه میگوید اگر بعمد نام خدا را ترک کند حرام است و اگر از روی فراموشی باشد اشکال ندارد، امام شافعی میگوید اگر نام خدا را بر آن نام نبرده باشند خواه بعمد یا از روی خطا اشکالی ندارد، مشروط برآنکه ذابح و کسی که ذبح را انجام میدهد اهل ذبح باشد و ذبیحه حلال است. ازحضرت عایشه روایت شده است که گروهی از پیامبرصسوال کردند که ای رسول الله گاهی بعضی از مردم برایمان گوشت میآورند ما نمیدانیم که بر آن نام خداگفته شده یا خیر؟ پیامبرصگفت: «شما خودتان نام خدا را ببرید و آن را بخورید». عایشه گفت: کسانی که این سوال را کردند تازه مسلمان بودند و فاصلهای چندانی با کفر نداشتند. بخاری و دیگران این روایت را ذکرکردهاند.