از جمله مسائل عول
۱- زنی مرده بوده که شوهری و دو خواهر ابویینی و دو خواهرمادری و مادری از وی بجا مانده بود. این مساله را «شریحیه» مینامند چون شوهرآن زن متوفی از شریح قاضی مشهور بدگوئی کرد. زیرا شریح بجای نصف ترکه همسرش یک سوم بوی داد و او در میان قبائل میگردید و میگفت شریح نه نصف بمن داد و نه ثلث چون شریح از ماجرای او اطلاع یافت او را احضار کرد و تعزیرش نمود و بویگفت: بد سخنی گفتی و عول را پنهان نمودی و نادیده گرفتی .
۲- مردی مرده بود همسری و دو دختر و پدری و مادری از وی بجای مانده بود این مساله را منبریه میگویند، چون حضرت علی بن ابیطالب برمنبرکوفه خطبه ایراد میکرد و ادامه میداد: «الحمد لله الذی یحكم بالحق قطعا.ویجزی كل نفس بما تسعى.وإلیه المآب والرجعى»بالبداهه همین مسئله را از او سوالکردند و او بدون تامل در ضمن خطبه گفت: «صار ثمن المراه تسعا»ً«در این مسئله یک هشتم سهم زن بواسطه عول یک نهم خواهد شد» و بقیه خطبه را به همین منوال ادامه داد و بپایان رسانید.
مسائلی که گاهی عول در آنها پیش میآید عبارتند از مسائلی که اصل آنها ٦-۱۲ -۲۴ باشد .
که شش گاهی به هفت یا هشت یا نه یا ده افزایش و عول مییابد و دوازدهگاهی
به ١٣ یا ١٥ یا ١٧ افزایش و عول داده میشود و ٢٤ تنها به ٢٧ عول داده میشود. مسائلی که اصل عول بدانها راه ندارد مسائلی است که اصول آنها ۲-۳-۴-۸ میباشد. قانون مواریث مصر عول را پذیرفته است در ماده ١٥ آمده است: «هرگاه نصیب صاحبان فروض ازاصل ترکه بیشترباشد ترکه دربین آنان به نسبت سهمشان در ارث در بین آنان تقسیم میشود».