انتخاب شوهر
بر و لی و سرپرست زن و ظیفه است، که برای او شوهردیندار و نیکو سیرت و نیک خوی و محترم و آرام برگزیند، که اگر خواست با آن معاشرتکند، معاشرت نیکوکند و اگر میخواهد از آن جدا شود، مردانه و نیکو از او جدا شود.
امام محمد غزالی در احیاء العلوم گوید:
رعایت جانب احتیاط، در حق زن مهمتر است، چون عقد نکاح، او را در موقعیت کنیزان قرار میدهد، و برای او خلاص و رهائی دشوار است، و لی شوهر بهرحال قادراست زن را طلاق دهد و راه فرار برای او بازتر است. پس هرکس دختر خود را به عقد نکاح ظالم یا فاسق یا بدخوی یا میخواره، درآورد، اودردین خود، مرتکب جنایت شده و درمعرض خشم و غضب خدا قرارگرفته است، زیرا صله رحم راگسسته و انتخاب بدی مرتکب شده است. مردی به حسن بن علیگفت: من دختری دارم، بنظر تو اورا به عقد چهکسی درآورم؟ گفت: او را بکسی ده، که تقوای خدا داشته باشد، چون او اگر دوستش داشت، با احترام نگاهش میدارد و اگراز او خوشش نیامد، به وی ظلم نمیکند و نیکو ازاوجدا میشود. عایشه نیزگفته است: «نکاح برای زن بندگی میآرد، پس شما دقتکنیدکه زن تحت سرپرستی خویش را به چهکسی میدهید».
پیامبرصگفت: «من زوج كریمته من فاسق فقد قطع رحمها»«هرکس مولیه و زن زیر سرپرستی خویش را به عقد نکاح فاسق و تبهکار، درآورد، صله رحم اوراگسسته است». ابن حبان بروایت از انس آن را از جمله احادیث ضعیف و از قول شعبی با اسناد صحیح از جمله احادیث مورد اطمینان ذکر کرده است. ابن تیمیهگفته است: اگر کسی برفسق و فجوراصرار و ادامه داشت، نباید زن را به عقد نکاح وی درآورد.