فقه السنه

فهرست کتاب

حقیقت زکا‌ت و حقیقت ما‌لیا‌ت

حقیقت زکا‌ت و حقیقت ما‌لیا‌ت

مالیات: فریضه‌ای مالی است که صاحب مال بر حسب توانائی مالی خویش‌، ملزم به پرداخت آن به دولت می‌گردد، تا برای ‌کارهای عام المنفعه و تحقق هدف‌های اقتصادی و اجتماعی و سیاسی‌ کشور بمصرف برسد.

زکات: حقی معین و مشخص است که خداوند در اموال مسلمانان فرض نموده است‌، تا بعنوان سپاس نعمت الهی و تقرب به خدا و تزکیه و تطهیر روح و نفس از زنگ گناهان و آلودگی‌های روحی‌، بین فقراء و مساکین و دیگر مستحقان زکات تقسیم و توزیع‌ گردد.

هم زکات و هم مالیات‌، هردو اجباری می‌باشند و دولت موظف است که مانعین را، مجبور به پرداخت کند و صاحبان اموال بعنوان اینکه فردی از جامعه یا جامعه مسلمانان می‌باشند، باید این سهم مالی خویش را به جامعه بپردازند، و هردوی زکات و مالیات دارای هدف‌های اقتصادی و اجتماعی و سیاسی معینی هستند، از این بابت با هم مشترک می‌باشند. موارد افتراق نیز دارند:

زکات عبادتی است که از جانب خدا و اجب و فرض‌گردیده است و پاداش معنوی و اخروی دارد و عدم پرداخت آن مستوجب عذاب الهی و آلودگی معنوی است و باید پرداخت آن توام با نیت انجام عبادت و تقرب به خدا باشد. لیکن مالیات از طرف دولت بر همه مردم خواه مسلمان یا غیرمسلمان نهاده می‌شود و همگی ملزم به پرداخت آن می‌گردند و جنبه عبادتی ندارد.

مقدار زکات از طرف شارع مقدس تعیین گردیده و کسی در کم کردن یا زیاد کردن آن نمی‌تواند دخالت کند و لی مقدارکمی یا زیادی مالیات بستگی به نظر مقامات دولتی و دستگاه‌های مسئول و میزان نیازهای مالی دولت دارد.

زکات فریضه‌ای است ثابت و تا زمانی که در روی زمین‌، اسلام و مسلمانان وجود دارند، پابرجاست که با ستم ستمکاران و عدل عادلان‌، از میان نمی‌رود و ملغی نمی‌گردد، و لی مالیات فریضه‌ای ثابت و دائمی نیست‌، نوع و اندازه و مقدار آن بستگی به میزان نیازمندی دولت دارد و بر حسب آن در نوسان است.

موارد مصرف زکات از طرف خدا و پیامبر خدا، معین و مشخص‌گردیده است که دارای چهره انسانی و اسلامی و یژه‌ای می‌باشند، و برای همه مردم آشنا هستند. و لی موارد مصرف مالیات دراختیار حکومت است و حکومت آن را تعیین می‌کند.

بنابراین بودجه زکات جدا، از بودجه عمومی دولت است و باید به موارد مصرفی برسد که از طرف خداوند فرض گردیده است.

در زکات پیوندی بین خدا و بنده‌اش برقرار است. و لی در مالیات پیوندی بین شخص و حکومت برقرار است.

زکات دارای اهداف روحی و اخلاقی بسیار عالی است‌، که خداوند از آن سخن گفته است‌، و لی اهداف مالیات‌، فقط اقتصادی و اجتماعی و سیاسی است.

زکات عبادت مالی است و هرگز ساقط نمی‌شود و منکر آن کافر است‌، و لی مالیات چنین نیست.

این‌ها بود موارد افتراق زکات و مالیات.

البته دولت اسلامی می‌تواند علاوه بر زکات شرعی‌، مالیاتی را نیزکه برای تامین جامعه لازم است‌، از مردم بگیرد و مردم را ملزم به پرداخت آن کند و از نظر شرعی هم اشکالی ندارد. چون موارد مصرف زکات مشخص و محدود است و موارد هزینه دولت خیلی بیش از موارد مصرف زکات است. لیکن و قتی اخذ مالیات مشروعیت پیدا می‌کند که:

۱- حقیقتاً دولت نیاز مالی مبرمی‌، داشته باشد و بدون آن نتواند اهداف مشروع خویش را تامین نماید و درآمد دیگری نیز نداشته باشد و بیت‌المال خالی باشد و حکومت خرج‌های اضافی و تشریفاتی را نیز حذف کند.

۲- مالیات بر حسب درآمد و بصورت عادلانه‌، اخذ گردد و بر کسی اجحاف نرود.

۳- باید این مالیات برای مصالح همگانی به مصرف برسد نه برای کارهای غیر مشروع.

۴- اخذ آن بموافقت اهل شوری و مجلس شورای اسلامی باشد.

آیا پرداخت ،ما‌لیا‌ت موجب سقوط زکات می‌شود؟‌

در زکات تا اینکه سه چیز مورد توجه نباشد، زکات محسوب نمی‌شود:

۱- مقدار آن بر حسب میزانی که از طرف شارع مشخص شده است‌، می‌باشد، که ١٠ % و ۵ % و ۲/۵% می‌باشد.

۲- در زکات باید نیت و قصد تقرب به خدا و امتثال امرالهی وجود داشته باشد، چون عبادت است.

۳- موارد مصرف زکات‌، از طرف شارع مشخص شده است که هشت صنفند. چون هیچیک از این سه مورد هنگام پرداخت مالیات مورد توجه نیست‌، مالیات نمی‌تواند بجای زکات بنشیند و موجب سقوط زکات‌گردد . مترجم