فقه السنه

فهرست کتاب

سنت و تر

سنت و تر

‌۱- فضیلت و حکم آن‌:

نماز و تر سنت موکد است‌، پیامبرصبر ادای آن تشویق فرموده است‌. از علی بن ابی‌طالب روایت است‌ که فرموده است‌: بی‌گمان نماز و تر چون نمازهای فرض لازم نیست‌، و لی پیامبرصآن را خواند سپس فرمود: «یا أهل القرآن أوتروا فإن الله وتر یحب الوتر» «ای اهل قرآن نماز و تر بخوانید، ز‌برا خداوند و احد و یگانه است و نماز و تر را دوست دارد و پاداش آن را می‌دهد»، به روایت احمد و اصحاب سنن‌. ترمذی آن را «حسن» و حاکم آن را «صحیح» دانسته است‌.

در مذهب حنفی آن را و اجب می‌دانند، و لی آن مذهب ضعیف است‌. ابن المنذر گفته است من‌ کسی را ندیده‌ام که در و جوب و تر با رای ابوحنیفه موافقت‌ کرده باشد. احمد و ابوداود و نسائی و ابن ماجه آن را روایت ‌کرده‌اند که مردی از بنی‌کنانه بنام «مخدجی» از مردی از انصار بنام «ابومحمد» شنید که‌: و تر و اجب است‌، لذا مخدجی پیش‌ عباده بن صامت رفت و به وی ‌گفت که ابومحمد می‌گوید: و تر و اجب است‌. عباده‌ گفت‌: ابو محمد اشتباه ‌کرده است‌، من از پیامبرصشنیده‌ام که می‌فرمود: «خمس صلوات كتبهن الله تبارك وتعالى على العباد من أتى بهن لم یضیع منهن شیئا استخفافا بحقهن كان له عند الله تبارك وتعالى عهد أن یدخله الجنة، ومن لم یأت بهن فلیس له عند الله عهد، إن شاء عذبه وإن شاء غفر له»«خداوند تبارک و تعالی در شبانه روز پنج نماز بر بندگان خود، فرض‌ کرده است‌، کسی که آن‌ها را بجای آورد و چیزی‌ از آن‌ها را ضایغ نکند و آن‌ها را کوچک نشمارد، خداوند تبارک و تعالی با وی عهد بندد که ‌او را به بهشت ببرد، و کسی‌ که آن‌ها را بجای نیاورد، خداوند با وی پیمانی ندارد، اگر خواست او را عذاب می‌دهد، یا او را می‌آمرزد».

بخاری و مسلم از طلحه بن عبید الله روایت‌ کرده‌اند که پیامبرصفرمود: «خمس صلوات كتبهن الله فی الیوم واللیلة»«‌خداوند در شبانه روز پنج نماز فرض ‌کرده است» یک نفر اعرابی ‌گفت‌: غیر از آن‌ها چیز دیگری بر من و اجب‌ کرده است‌؟ فرمود: نخیر، مگر اینکه سنت بجای آوری‌.

۲- و ‌قت سنت و تر

اجماع علماء برآنست‌ که و قت نماز و تر، بعد از نماز عشاء است و تا طلوع فجر ادامه دارد.

از ابوتمیم جیشانی روایت است که عمرو بن عاص روز جمعه برای ما خطبه ایراد می‌کرد و گفت‌: ابوبصره برایـم ‌گفت که‌: پیامبرصفرموده است: «إن الله زادكم صلاة» «‌خداوند نمازی را بر نمازهای شما افزوده است‌، و آن نماز و تر است‌. آن را در بین نماز عشاء و نماز صبح بخوانید». ابوتمیم ‌گفت‌: ابوذر دستـم را گرفت و مرا در مسجد پیش ابوبصره برد و گفت‌: تو آنچه را که عمرو گفت از پیامبرصشنیده‌ای‌؟.

ابوبصره ‌گفت‌: بلی من آن را از پیامبرصشنیده‌ام‌. احمد آن را با سند صحیح روایت کرده است‌. از ابومسعود انصاری روایت است ‌که‌: پیامبرصاول شب و و سط شب و آخر شب نماز و تر خود را می‌خواند. احمد آن را با سند صحیح روایت‌کرده است‌.

از عبدالله بن ابوقیس روایت است ‌که‌: از عایشه در‌باره نماز و تر پیامبرصسوال کردم‌؟ او گفت‌: چه بسا اول شب یعنی بعد از عشاء نماز و تر را می‌خواند و چه بسا پیش‌ می‌آمد که آخر شب نماز و تر را می‌خواند. از او پرسیدم قرائتش در آن سری بود یا آشکار؟‌ گفت‌: بهر دو شیوه می‌خواند، بسیار پیش می‌آمد که بطور سری می‌خواند. و همچنین بسیار پیش می‌آمد که بطور آشکارا می‌خوانـد. و بهنگام جنابت بسیار پیش می‌آمد که غسل می‌کرد و آنگاه می‌خوابید و همچنین پیش می‌آمد که فقط و ضو می‌گرفت و می‌خوابید"‌. به روایت ابوداود و احمد و مسلم و ترمذی‌.

‌۳- تعجیل ‌یا تاخیر در خواندن ‌سنت و تر

برای ‌کسی که ‌گمان می‌کند آخر شب بیدار نمی‌شود، مستحب است که اول شب نماز «وتر»ش را بخواند و کسی‌ که ‌گمان می‌کند آخر شب بیدار می‌شود، مستحب است آخر شب آن را بخواند:

از جابر روایت است که پیامبرصفرمود: «من ظن منكم أن لا یستیقظ آخره (أی اللیل) فلیوتر أوله ومن ظن منكم أنه یستیقظ آخره فلیوتر آخره فإن صلاة آخر اللیل محضورة وهی أفضل»«‌کسی‌ که می‌پندارد که آخر شب بیدار نمی‌شود، نماز و ترش را اول شب بخواند و آنکس که می‌پندارد آخر شب بیدار می‌شود نماز و ترش را آخر شب بخواند چه فرشتگان در نماز آخر شب حاضر می‌شوند و آن بهتر است». به روایت احمد و مسلم و ترمذی و ابن ماجه.

باز هم از او روایت است که‌ پیامبرصبه ابوبکر فرمود: «‌کی نماز و تر را می‌خوانی؟» ‌گفت‌: اول شب بعد از نماز عشاء‌،‌ گفت: «و تو ای عمر»، او گفت‌: آخر شب می‌خوانم‌. ایشان فرمودند: «أما أنت یا أبا بكر فأخذت بالثقة وأما أنت یا عمر فأخذت بالقوة»«‌اما تو ای ابوبکر با اطمینان و احتیاط‌ کار می‌کنی و قصد داری‌ که نماز شب را نیز بخوانی‌، و اما تو ای عمر با قدرت عمل می‌کنی و بر قدرت خود متکی هستی‌ که آخر شب آن ‌را بخوانی‌». به روایت احمد و ابوداود و حاکم و او گفته بشرط مسلم صحیح است‌.

در اواخر عمر، پیامبرصبهنگام سحر نماز و تر را می‌خواند، چه آن بهتر است‌، همانگونه‌ که ‌گذشت‌. عایشه فرموده است‌: «چون پیامبرصدر اول و در و سط و در آخر شب نماز و تر را خوانده است سپس در آخر عمرش «وتر» او به «‌وقت سحر منتهی‌گردید». به روایت ‌گروه محدثین.

بهرحال پیامبرصبه یاران خود توصیه می‌فرمود که احتیاطاً پیش از خواب‌، نماز «وتر» خود را بخوانند. سعد ابن ابی و قاص نماز عشاء را در مسجد پیامبرص(‌مسجد النبی‌) می‌خواند، سپس تنها یک رکعت «وتر» می‌خواند. از او سوال ‌کردند:

ای ابو اسحاق چرا تنها یک رکعت و تر می‌خوانی‌؟ ‌گفت‌: بلی‌... من از پیامبرصشنیده‌ام که می‌فرمود: «الذی لا ینام حتى یوتر حازم»«کسی‌ که پیش از خواب نماز و تر را بخواند جانب احتیاط و حزم را رعایت ‌کرده است» ‌احمد آن را با راویان موثوق به نقل ‌کرده است‌.

۴- تعداد رکعات و تر:

ترمذی ‌گفته است ‌که‌: سیزده رکعت‌، یازده رکعت‌، نه رکعت‌، هفت رکعت‌، پنج رکعت‌، سه رکعت و یک رکعت از پیامبرصروایت شده است‌. اسحاق بن ابراهیـم گفته است‌: مراد از سیزده رکعت آنست که پیامبرصدر شب با و تر روی‌ هم رفته سیزده رکعت خوانده است‌. یعنی نماز شب و و تر هردو سیزده رکعت بوده است‌.

می‌توان نماز و تر را دو رکعت دو رکعت خواند سپس در آخر یک رکعت را تنها خواند و سلام داد. و می‌توان همه را با دو تشهد و یک سلام خواند. بدین‌گونه که همه رکعات را پشت سرهم بدون تشهد بخوانی تا می‌رسی به رکعت پیش از رکعت آخر، که در آن تشهد می‌خوانی‌، سپس برای آخرین رکعت بر می‌خیزی و آخرین رکعت را که خواندی‌، تشهد دوم را می‌خوانی و سلام می‌دهی‌. همچنین جایز است که همـه را با یک تشهد و یک سلام خواند،‌ که فقط در آخرین رکعت تشهد را بخوانی و سلام بدهی‌. همه این کیفیت‌ها از پیامبرصروایت شده است‌. ابن القیم ‌گفته است‌ که‌: در سنت صحیح و محکم آمده است‌ که می‌توان پنج رکعت را، پشت سر هم و همچنین هفت رکعت را پشت سر هم‌، خواند. مانند حدیث ام سلمه که ‌گفته است‌: «پیامبرصپنج رکعت و تر و هفت رکعت و تر را، می‌خواند بدون اینکه با سلام دادن‌، یا حرف زدن‌، بین آن‌ها فاصله اندازد». احمد و نسائی و ابن ماجه با سند «‌جید» آن را روایت ‌کرده‌اند. عایشه نیز گفته است‌: «پیامبرصدر شب‌، سیزده رکعت نماز می‌خواند که پنج رکعت آن‌ها و تر بود و در رکعت آخر آن‌ها می‌نشست و تشهد می‌خواند». این حدیث متفق علیه است‌. باز ایشان‌ گفته‌اند: در شب ٩ رکعت نماز می‌خواند که در رکعت هشتم می‌نشست و ذکر و حمد و دعا می‌گفت‌، سپس بدون اینکه سلام بدهد، برمی‌خاست و رکعت نهم را می‌خواند، سپس می‌نشست و تشهد دوم را می‌خواند و سلام می‌داد که ما سلام دادن او را می‌شنیدیم‌. سپس دو رکعت دیگر می‌خواند و سلام می‌داد در حالیکه نشسته بود. بدین‌گونه یازده رکعت تمام می‌شد. چون ایشان پیر شدند هفت رکعت و تر را با هم می‌خواندند که در دو رکعت اخیر مانند اول رفتار می‌کردند.

در روایت دیگری از ایشان آمده است که‌:

پیامبرصچون پیر شدند هفت رکعت و تر را با هم می‌خواند که در رکعت ششم و هفتم می‌نشستند و تشهد می‌خواندند و در هفتم سلام می‌دادند. در روایت دیگری گفته است‌: هفت رکعت می‌خواند که تنها در رکعت آخر می‌نشست»‌. گروه محدثین این حدیث را «تخریج» کرده‌اند. همه این احادیث صحیح و صریح هستند و معارضی ندارند مگر حدیث صحیح «صلاة اللیل مثنى مثنى»لیکن گـوینده همین حدیث خود سنت و تر را هفت رکعتی و پنج رکعتی خوانده است‌. همه سنن و احادیث و تر همدیگر را تصدیق و تایید می‌کنند و حق می‌باشند. پیامبرصدر جواب‌ کسی که از نماز شب سوال‌ کرده بود فرمود: «صلا اللیل مثنى مثنى»، نه در جواب کسی که از و تر سوال کرده باشد. (‌بنابر این با احادیث «‌وتر» تعارض ندارد).

روایت‌هائی که از هفت رکعت‌، پنج رکعت‌، نه رکعت و یک رکعت سخن‌ گفته‌اند، همه به نماز «وتر» مربوط می‌گردند. و تر اسم است برای رکعت و اجده که از ما قبل خود منفصل می‏‎گردد و همچنین برای پنج رکعت و هفت رکعت و نه رکعت متصل بهـم، همان‌گونه که «مغرب»، به هر سه رکعت‌ گفته می‌شود. چنانچه پنج رکعت و هفت رکعت منفصل و با دو سلام دادن خوانده شوند، همان‌گونه که در روایت مربوط به یازده رکعت آمده بود، آنوقت «وتر» است برای همان رکعتی که تنها خوانده می‌شود. چه پیامبرصفرموده است‌: «صلاة اللیل مثنى فإذا خشی الصبح أوتر بواحدة توتر له ما قد صلى»«نماز شب دو رکعت دو رکعت است‌، اگر کسی (‌بعد از نماز شب‌) احساس‌ کرد که ممکن است صبح فرا رسد، یک رکعت سنت و تر بخواند، رکعات قبلی که بعنوان نماز شب خوانده بود، بجای نماز و ترش محسوب می‌گردد». بنابراین‌، کردار و گفتار پیامبرصبا هـم تعارض ندارند و هـمدیگر را تصدیق می‌کنند.

‌۵- قرائت بعد از فاتحه در و ‌تر:

بعد از قرائت فاتحه در و تر هر آیه و سوره‌ای از قرآن خوانده شود جایز است‌.

علی بن ابی‌طالب‌ گفته است‌: هر چیزی از قرآن را می‌توان در نماز و تر خواند. لیکن

مستحب است‌: ‌کسی‌ که نماز و تر را سه رکعتی می‌خواند، در رکعت اول بعد از فاتحه: ﴿سَبِّحِ ٱسۡمَ رَبِّكَ ٱلۡأَعۡلَى١، و در دومی ﴿قُلۡ یَٰٓأَیُّهَا ٱلۡكَٰفِرُونَ١و در سومی ﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ١، والمعوذتین را بخواند. چه احمد و ابوداود و ترمذی به روایت «‌حسن» از عایشه روایت کرده‌اند که ‌گفته است‌: «پیامبرصدر رکعت اول ﴿سَبِّحِ ٱسۡمَ رَبِّكَ ٱلۡأَعۡلَى١‌، و در رکعت دوم ﴿قُلۡ یَٰٓأَیُّهَا ٱلۡكَٰفِرُونَ١‌، و در رکعت سوم ﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ١، المعوذتین را می‌خواند.

۶- قنوت خواندن در نماز و تر‌:

خواندن «قنوت» در نماز و تر در تمام سال سنت است‌. چه احمد و صاحبان سنن از «‌حسن بن علی بن ابی‌طالب» روایت ‌کرده‌اند که ‌گفته است‌: پیامبرصکلماتی را به من یاد داده است که آن‌ها را در نماز «وتر» می‌خوانم: «اللهم اهدنی فیمن هدیت، وعافنی فیمن عافیت، وتولنی فیمن تولیت، وبارك لی فیما أعطیت وقنی شر ما قضیت، فإنك تقضی ولا یقضى علیك، وإنه لاى ذل من والیت، ولا یعز من عادیت، تباركت ربنا وتعالیت، وصلى الله على النبی محمد»«خداوندا مرا هدایت‌ کن بگونه‌ ‌کسانی‌ که هدایت کرده‌ای‌، و به من عافیت و تندرستی ارزانی دار همچون کسانی که بدانان عافیت بخشیده‌ای‌، و مرا بخود نزدیک‌گردان همچون ‌کسانی که بخود نزدیک ساخته‌ای‌، و آنچه را که به من عطا فرموده‌ای مبارک و افزون‌گردان‌، و مرا از بدی آنچه مقدر فرموده‌ای محفوظ و مصون دار، چه همانا تو فرمان می‌رانی و کسی بر تـو فرمان نمی‌راند. بی‌گمان ‌کسی را که تو و الا گردانی‌، خوار نخواهد شد و کسی را که تو با وی دشمن باشی‌، هرگز عزیز نخواهد شد، خداوندا تو مبارک و برتری و بر پیامبرتصدرود و رحمت فرست». ترمذی گفته است‌: این حدیث «حسن»‌ است‌. و در‌باره قنوت چیزی بهتر از این از پیامبرصروایت نشده است‌. نووی ‌گفته است‌: اسناد آن صحیح است‌. و ابن حزم درباره صحت آن توقف نموده و گفته است‌: این حدیث اگر چه بدان نمی‌توان احتجاج ‌کرد و لی غیر از آن را از پیامبرصنیافته‌ایم‌. و بنزد ما حدیث ضعیف بهتر از رای شخصی است‌. و ابن حنبل‌ گفته است‌: این مذهب ابن مسعود، ابوموسی اشعری‌، ابن عباس‌، براء‌، انس‌، حسن بصری‌، عمربن عبدالعزیز، سفیان ثوری‌، ابن المبارک و حنفیه می‌باشد. و در روایتی به احمد نیز نسبت داده شده است‌. نووی‌ گفته است این دلیل قوی است‌. شافعی و دیگران ‌گفته‌اند: ‌تنها در نیمه دوم ماه رمضان در نماز و تر قنوت خوانده می‌شود. چه ابوداود روایت کرده است ‌که‌: عمر ابن الخطاب (‌در ماه رمضان برای خواندن نماز تراویح در مسجد) ابی بن ‌کعب را به امامت مرد منصوب ‌کرد و او در مدت بیست‌ شب برای مردم نماز می‌خواند و تنها در نیمه دوم رمضان قنوت می‌خواند. از محمد ابن نـصر روایت است که او در‌باره آغاز قنوت‌، در نماز و تر، از سعید بن جبیر سوال کرده است‌.

سعید گفت‌: عمر ابن الخطاب سپاهی را گسیل داشته بود که به تنگنا افتاده و او را نگران ساخته بود، چون نیمه دوم رمضان فرا رسید، در نماز قنوت می‌خواند و برایشان دعا می‌نمود.

۷- محل خواندن قنوت‌:

قنوت را می‌توان پیش از رکوع و بعد از قرائت یا بعد از برخاستن از رکوع خواند. از حمید روایت است‌ که‌: در‌باره خواندن قنوت پیش از رکوع یا بعد از آن‌، از انس سوال‌ کردم‌، او گفت‌: ما گاهی پیش از رکوع و گاهی بعد از آن می‌خواندیم‌. به روایت‌: ابن ماجه و محمد بن نصر. حافظ در «الفتح» ‌گفته است‌: اسناد این حدیث قوی است‌.

اگر نمازگزار بخواهد پیش از رکوع قنوت بخواند، بایستی پس ازفراغت از قرائت با گفتن تکبیر دست‌ها را بلند کند (‌آنگاه دعای قنوت را بخواند)‌، و چون قنوت را تمام کرد با گفتن تکبیر به رکوع برود. این‌ کیفیت از برخی از یاران پیامبرصروایت شده است‌. بعضی از فقهاء دست بلند کردن (‌بحالت دعا خواندن‌) را در و قت قنوت مستحب می‌دانند و برخی دیگر آن را مستحب نمی‌دانند. اما در‌باره دست بر چهره مالیدن پس از خواندن قنوت‌، بیهقی‌ گفته است‌: بهتر است‌ که آن را نکند و از سلف پیروی نماید که آنان در نماز دست‌ها را بلند می‌کردند و لی بر روی نمی‌مالیدند.

‌۸- اوراد و د‌عای بعد از نماز و ‌تر:

مستحب است که نمازگزار پس از نماز و تر سه بار بگوید: «سبحان الملك القدوس»، و سومی را با صدای بلند بگوید. سپس بگوید: «رب الملائكة والروح». ابوداود و نسائی از ابی بن کعب روایت کرده‌اند که‌: پیامبرصدر نماز و تر ﴿سَبِّحِ ٱسۡمَ رَبِّكَ ٱلۡأَعۡلَى١، و ﴿قُلۡ یَٰٓأَیُّهَا ٱلۡكَٰفِرُونَ١و ﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ١را می‌خواند. و چون سلام می‌داد سه بار می‌گفت: «سبحان الملك القدوس» که سومی را با صدای کشیده و بلند می‌گفت‌: «‌البته متن نسائی چنین است‌. و لی دارقطنی می‌گوید: بعد از آن می‌گفت‌: «رب الملائكة والروح»‌. سپس دعائی را می‌خواند که احمد و اصحاب سنن آن را از علی بن ابی‌طالب روایت ‌کرده‌اند: او گفت‌: پیامبرصدر آخـر نماز و ترش می‌گفت: «اللهم إنی أعوذ برضاك من سخطك، وأعوذ بمعافاتك من عقوبتك، وأعوذ بك منك، لا أحصی ثناء علیك، أنت كما أثنیت على نفسك»«خداوندا از خشـم تو به رضای تو پناه می‌برم‌، و از عقوبت و باز خواست تو، به عفو و گذشت تو پناه می‌برم‌، و از تو بتو پناه می‌برم‌، بی‌گمان آنگونه که تو خود را ستوده‌ای‌، من نمی‌توانم تو را بستایم و ثنای تو را بپایان ببرم».

‌۹- د‌ر یک شـب نمی‌توان دو‌ بار نماز و تر خواند:

کسی که نماز و ترش را خواند، سپس خواست‌ که نماز دیگر را بخواند، اشکال ندارد و اعاده و تر بعد از آن لازم نیست‌. چه ابوداود و نسائی و ترمذی با روایت «حسن» از علی بن ابی‌طالب روایت ‌کرده‌اند که ‌گفته است‌: از پیامبرصشنیدم که می‌فرمود: «لا وتران فی لیلة»«‌در یک شب دو و تر نیست». از عایشه روایت است‌ که پیامبرص(‌بعد از نماز و تر) سلام می‌داد که ما می‌شنیدیم‌، سپس بعد از سلام دو رکعت را نشسته می‌خواند. به روایت مسلـم‌.

از ام سلمه روایت است ‌که‌: پیامبرصبعد از و تر دو رکعت را نشسته می‌خواند. به روایت احمد و ابوداود و ترمذی و دیگران.

‌۱۰- قضای نماز و تر:

به مذهب جمهور علمای فقه‌، می‌توان نماز «وتر» را قضاء‌ کرد. چه بیهقی و حاکم بشرط شیخین و با روایت صحیح از ابوهریره روایت ‌کرده‌اند که‌: پیامبرصفرمود: «إذا أصبح أحدكم ولم یوتر فلیوتر»«هرگاه یکی از شما تا هنگام صبح نماز و ترش را نخوانده بود، آن را قضاء کند». ابوداود از ابوسعید خدری روایت کرده است که‌: پیامبرصفرمود: «من نام عن وتره أو نسیه فلیصله إذا ذكره»«هر کس خوابش برد و نماز و تر را نخوانده بود یا اینکه آن را فراموش‌ کرده بود، هر و قت یادش آمد آن را بخواند». عراقی اسناد این حدیث را صحیح دانسته است‌.

احمد و طبرانی با سندی «حسن» روایت ‌کرده‌اند که‌: پیامبرصبهنگام صبح نماز «وتر» را خوانده است.

در و قت قضای نماز «وتر» اختلاف است‌. حنفی‌ها می‌گویند: در و قتی آن را قضا کند که از نماز خواندن در آن و قت نهی نشده باشد. شافعی‌ها می‌گویند: می‌توان در هر و قت از شب یا روز آن را قضا کرد. احمد و مالک می‌گویند: اگر نماز صبح خوانده نشده باشد، بعد از فجر قضاء می‌شود.