فقه السنه

فهرست کتاب

۷- ذکر و یژه به هنگا‌م شنیدن اذان

۷- ذکر و یژه به هنگا‌م شنیدن اذان

برای‌ کسی‌ که اذان را می‌شنود، مستحب است‌ که ‌کلمات زبر را بر زبان آورد:

۱- در همه احوال‌، کلمات موذن را تکرار می‌کند، جـز در «حیعلتین: حی على الصلاة وحی على الفلاح»که هر بار بدنبال شنیدن آن‌ها، می‌گوید: «لا حول ولا قوة إلا بالله»«‌تمام کوشش‌ها و نیروها تنها در دست خداست». از ابوسعید خدری روایت است که‌: پیامبرصفرمود: «إذا سمعتم النداء فقولوا مثل ما یقول الموذن»«‌هرگاه صدای اذان را شنیدید، ‌کلمات موذن را تکرار کنید». گروه محدثین آن را روایت ‌کرده‌اند. از عمر روایت شده است‌که‌: پیامبرصفرمود: «إذا قال المؤذن: الله أكبر الله أكبر)، فقال أحدكم: الله أكبر الله أكبر، ثم قال أشهد أن لا إله إلا الله قال: أشهد أن لا إله إلا الله، ثم قال أشهد أن محمدا رسول الله قال: أشهد أن محمدا رسول الله، ثم قال: حی على الصلاة، قال: لا حول ولا قوة إلا بالله، ثم قال: حی على الفلاح، قال: لا حول ولا قوة إلا بالله، ثم قال: الله أكبر الله أكبر، قال: الله أكبر الله أكبر، ثم قال: لا إله إلا الله، قال: لا إله إلا الله، من قبله، دخل الجنة»«(‌خلاصه معنی چنین است‌:‌) هرگاه شما کلمات موذن را تکرار کنید و بدنبال«‌حیعلتن»‌، لا حول ولا قو إلا باللهبگوئید و با تمام قلب و از روی باور لا اله الا الله را بگوئید، بی‌گمان به بهشت می‌روید». مسلم و ابوداود آن را روایت ‌کرده‌اند. نووی ‌گفته است‌: یاران ما برآنند که پیروی از موذن در تکرار کلمات اذان بجز در «حیعلتین» دلیل بر رضایت بدان کلمات و ایمان به آن‌ها است‌. اما اینکه در «حیعلتین» ‌کلمات او را تکرار نمی‌کنیم برای اینست‌ که موذن بدین‌وسیله مردم را به نماز دعوت می‌کند و این‌ کار تنها شایسته او است‌، پس باید دیگران در آن موقع ذکر دیگری بگویند که «پیامبرص» «لا حول ولا قوة إلا»را انتخاب ‌کرده است‌، زیرا انسان بوسیله آن همه چیز را بطور مطلق به خداوند بزرگ تفویض می‌کند.

و در صحیح مسلم و بخاری از ابوموسی اشعری روایت شده ‌که‌: پیامبرصفرمود: «لا حول ولا قوة إلا بالله، كنز من كنوز الجنة»«لا حول ولا قوة إلا بالله، یکی از گنجینه‌های بهشت است».

(‌باز هـم‌) نووی می‌گوید: یاران ما برآنند که متابعت موذن (‌و تکرار کلمات او بدانشیوه‌ که ‌گذشت‌) برای هر شنونده‌ای مستحب است‌، خواه و ضو داشته باشد یا خیر، جنب و قاعده باشد یا خیر، ‌کوچک یا بزرگ باشد. در همه این احوال مستحب است‌. چون این متابعت و پیروی از موذن ذکر است و همه این‌ها که نام بردیم از اهل ذکرند: باستثنای‌ کسانی که در نماز هستند و کسانی‌ که مشغول قضای حاجت و یا در حال انجام عمل جنسی می‌باشند، آنکس‌ که مشغول قضای حاجت و یا در حال انجام عمل جنسی می‌باشند، آنکس که مشغول قضای حاجت است‌، و قتی که کارش تمام شد، از موذن پیروی می‌کند. اگر کسی در موقع شنیدن اذان مشغول قراء‌ت قرآن یا ذکر یا درس خـواندن و امثال آن باشد سزاوار است‌ که آن ‌کار را قطع کند و از موذن پیروی ‌کند، سپس اگر خواسته به‌ کار خویش برگردد. شافعی و پیروانش‌ گفته‌اند اگر کسی در حین اذان مشغول بجای آوردن نماز فرض یا مستحب باشد، نباید نماز خود را قطع‌ کند، بلکه بعد از نماز کلمات اذان را بر زبان می‌آورد. درکتاب مغنی آمده است‌: اگر کسی به مسجد آمد و صدای موذن را شنید، مستحب است که صبر کند تا موذن‌ کلمات خود را تمام ‌کند، آنوقت او نیز آن‌ها را بگوید تا فضیلت شنیدن و گفتن‌، هردو را داشته باشد، اگر کلمات موذن را تکرار نکرد، و شروع به نمازگزاردن‌ کرد، هیچ اشکالی ندارد. امام احمد بدان تصریح ‌کرده است‌.

۲- ‌مستحب است که بعد از اذان به یکی از صورت‌های زبر، بر پیامبرصدرود و صلوات بفرستد، سپس از خدا بخواهد که به ایشان «وسیله» را عطا فرماید، زیرا عبدالله بن عمرو روایت‌ کرده ‌که‌: او از پیامبرصشنیده که می‌فرمود: «إذا سمعتم المؤذن فقولوا مثل ما یقول ثم صلوا علی فإنه من صلى علی صلاة صلى الله علیه بها عشرا ثم سلوا الله لی الوسیلة فإنها منزلة فی الجنة لا تنبغی إلا لعبد من عباد الله، وأرجو أن أكون أنا هو، فمن سأل الله لی الوسیلة حلت له شفاعتی»«هرگاه صدای موذن را شنیدید، کلمات او را تکرار کنید سپس بر من درود و صلوات بفرستید، زیرا هرکس صلوات و درودی بر من فرستد، خدا ده برابر آن بر او می‌فرستد، سپس برایـم «وسیله» را از خداوند در خواست‌ کنید، «وسیله» منزلت و مقامی است در بهشت‌ که تنها شایسته یکی از بندگان خداست‌، امید است که آن بنده من باشم‌، پس هر کس آن را برایم از خداوند مسئلت نماید، شفاعت من برایش رواست». مسلم آن را روایت ‌کرده است.

از جابر روایت شده است که‌: پیامبرصفرمود: «من قال حین یسمع النداء: اللهم رب هذه الدعوة التامة، والصلاة القائمة، آت محمدا الوسیلة والفضیلة وابعثه مقاما محمودا الذی وعدته»«هرکس بهنگام شنیدن صدای اذان چنین ‌گوید: خدایا، ای صاحب این دعوت‌ کامل و نمازی که بر پای داشته می‌شود، آن و سیلت و فضیلت را به محمدصعطا کن‌، و او را بدان مقام و منزلت پسندیده و شایسته‌ای که به وی و عده داده‌ای برسان‌، (‌اگر چنین گوید) شفاعت من (‌در روز قیامت‌) برای او رواست‌»، بخاری آن را روایت‌ کرده است.