فقه السنه

فهرست کتاب

ذکر چندین برابر و جوامع‌ کلم در ذکر

ذکر چندین برابر و جوامع‌ کلم در ذکر

۱- از جویریه ام المومنین روایت است که پیامبرصاز نزد او بیرون رفت سپس بهنگام چاشت به نزد وی برگشت و گفت‌: «ما زلت على الحال التی فارقتك علیها؟»«‌تو هنوز بر آن حالتی هستی که صبح من از تو جدا شدم‌»‌. اوگفت‌: آری‌. پیامبرصگفت‌: «لقد قلت بعدك أربع كلمات ثلاث مرات، لووزنت بما قلت منذ الیوم لوزنتهن: سبحان الله وبحمده، عدد خلقه ورضاء نفسه وزنة عرشه ومداد كلماته»«‌من بعد از شما چهارکلمه را سه بارگفتم که اگر با همه آنچه که شما از صبح تا بحال‌گفته‌ای‌، و زن شود و سنجیده‌گردد، پاداش آن به اندازه ذکر شما است‌. سبحان الله‌... در حالیکه مشغول ستایش و تنزیه خدا هستم او را تسبیح می‌گویم باندازه شمارآفریدگان و باندازه رضای او و باندازه سنگینی عرش و باندازه کلمات بی‌شمار خداوند». بروایت مسلم و ابوداود.

۲- ‌پیامبرصزنی را دید که در پیش روی خود هسته‌های خرما یا سنگ ریزه دارد و تسبیحات خود را بدان می‌شمارد. پیامبرصبه و ی‌گفت به تو چیزی می‌آموزم و چیزی را به تو خبر می‌دهم‌، که آسان‌تر است و بهتر است از این‌کاری که تو می‌کنی و گفت‌: «سبحان الله عدد ما خلق فی السماء، وسبحان الله عدد ما خلق فی الارض، وسبحان الله عدد ما خلق بین ذلك، وسبحان الله عدد ما هو خالق، والله أكبر مثل ذلك، والحمد لله مثل ذلك، ولا إله إلا الله مثل ذلك ولا حول ولا قوة إلا بالله مثل ذلك»«‌خداوندا ترا باندازه شماره مخلوقات آسمانی و زمینی و مخلوقات بین زمین و آسمان و باندازه خالقیت تو و همه مخلوقاتت تسبیح می‌گویم و ترا تنزیه می‌نمایم‌. و تکبیر و تحمید و تهلیل و لاحول را بهمان منوال بگو»‌. بروایت اصحاب سنن و حاکم که آن را به شرط مسلم صحیح دانسته است‌.

۳- ‌از ابن عمر نقل است که پیامبرصبرایشان گفت که بنده‌ای از بندگان خدا گفت‌: «یا رب لك الحمد كما ینبغی لجلال وجهك، ولعظیم سلطانك فعضلت بالملكین، فلم یدریا كیف یكتبانها "، فصعدا إلى السماء فقالا: یا ربنا إن عبدك قد قال مقالة لا ندری كیف نكبتها؟ قال الله - وهو أعلم بما قال عبده - ماذا قال عبدی؟ قالا: یا رب، إنه قد قال: یا رب لك الحمد كما ینبغی لجلال وجهك ولعظیم سلطانك.فقال الله لهما: اكتباها كما قال عبدی حتى یلقانی فأجزیه بها»«ای پروردگارا آنگونه ترا می‌ستایم که شایسته ذات شکوهمند و قدرت عظیم تو باشد. این ذکر فرشتگان کاتب اعمال را به سختی دچارساخت که نمی‌دانستند، چگونه آن را بنویسند، پس به آسمان صعودکردند و گفتند: ای پروردگارا آن بنده تو سخن و کلمه‌ای‌گفت که نمی‌دانیم چگونه آن را بنویسیم‌؟ خداوند که خود بهتر می‌دانست که بنده‌اش چه چیز گفته است‌گفت‌: چه چیزگفت بنده‌ام‌؟‌ گفتند: ای پروردگارا اوگفت‌: یا رب لک الحمد... خداوند به آنان‌گفت آن را همانگونه‌که‌گفته است بنویسید تا اینکه او با من ملاقات می‌کند آنگاه خود پاداش وی را می‌دهم‌»‌. بروایت احمد و ابن ماجه‌.