علاقه و رابطه مسلمانان با یکدیگر
۱- اسلام برای این آمد تا قلبها را با هم جمع و صفها را با هم مرتبط سازد، و هدفش ایجاد یکجامعه متحد و هماهنگ و پرهیز از عوامل تفرقه و جدائی و ضعف و سستی و دوری از اسباب شکست و ناتوانی است، تا این جامعه متحد و همآهنگ بتواند هدفهای عالی و مقاصد شریف و اهداف شایسته رسالت بزرگ اسلام را تحقق بخشد و بدانها متجلی گرددکه عبارتند از عبادت الله و یکتاپرستی و اعلاءکلمه حق و بر پا داشتن حق و حقیقت و انجام خیر و نیکی و جهاد و مبارزه برای زندگی در سایه امنیت و آسایش مردم.
بنابراین اسلام با توجه به همه این مبادی و مقاصد، روابط و پیوندهائی بین افراد جامعه پدید میآورد تا این هستی و جامعه متحد را بیافرینند و استوار و مستحکم سازند و امتیاز این پیوندها اینست که پیوندهای تربیتی و اخلاقی و ادبی و معنوی هستند که استعداد و پذیرش رشد و نمو و ماندگاری و بقاء را دارند و از قبیل پیوندهای مادی نیستند که با از بین رفتن عوامل و دواعی و انگیزههای خود از بین میروند و ماندگار نیستند و و قتی که مورد نیاز نباشند پایان میپذیرند.
این پیوندها ازپیوندهای خونی و نژادی و رنگی و زبانی و میهنی و مصالح مادی و دیگر پیوندهای بین مردم قویتر و نیرومندتر میباشند.
این پیوندها این خاصیت را دارند که بین مسلمانان دستگیره محکمی باشد و آنچنان بنیان متحد و مستحکمی باشدکه تفرقه و جدائی را نپذیرند و گره محکم آنها قابل باز شدن نباشد. نخستین پیوند ادبی و تربیتی، پیوند ایمان است و آن محوری است که همه مومنان در سراسر جهان پیرامون آن بهم میرسند و نقطه اجتماع آنها است. ایمان برادری محکمتر از برادری نسبی پدید میآورد: ﴿إِنَّمَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ إِخۡوَةٞ﴾[الحجرات: ۱۰]. و ﴿وَٱلۡمُؤۡمِنُونَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتُ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِیَآءُ بَعۡضٖۚ﴾[التوبة: ۷۱]. «.....براستی مومنان برادر همدیگرند. مردان و زنان مومن سرپرست و و لی و دوست یک دیگرند».«المسلم أخو المسلم»«مسلمان با مسلمان برادر است»، پس سرشت ایمان اینست که اتحاد را پدید آورد نه تفرقه را و جامعه را متحد سازد نه پراکنده و از همگسسته. «المؤمن ألف مألوف، ولا خیر فیمن لا یألف ولا یؤلف»«مومن کسی است که بدیگران الفت میگیرد و دیگران نیز با وی الفت میگیرند کسی که چنین نباشد در وی خیری نیست». مومن با مومن همچون بنای ساختمان است که بعضی آجرهای آن برخ دیگررا نگهمیدارند پس همچون یکدیگر احساس میکنند و شعورشان یکسان است و در شادی و غم همدیگر شریک و سهیماند و خود را جزء یک دیگر میپندارند «... مثل المؤمنین فی توادهم وتراحمهم وتعاطفهم كمثل الجسد إذا اشتكى منه عضو تداعى له سائر الجسد بالحمى والسهر»«مومنان دردوستی و مهر و عطوفت نسبت بیک دیگر همچون یک تن و احد هستند که هرگاه اندامی بدرد آمد دیگر اندامهای بدن نیز در این درد شریک میباشند و تب و شب بیداری آنها را نیز فرا میگیرد». سعدی علیه الرحمه چه خوش در ترجمه آن سروده است:
بنیآدم همه اعضاء یک پیکرند
که در آفرینش ز یکگوهرند
چو عضوی بدرد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بیغمی
نشاید که نامت نهند آدمی
اسلام این پیوند و علاقه را استحکام میبخشد و مسلمانان را به پیوستن به جماعت متحده و جمع شدن در رشته اتحاد آن میخواند و مسلمانان را از هر چیزی که این پیوند مستحکم را سست و ضعیف کند برحذر میدارد و میگوید جامعه متحد و همآهنگ همواره در زیر چتر حمایت خداوند و در دست او است: «ید الله مع الجماعة، ومن شذ، شذ فی النار»«دست خدا با جماعت مردم است و هرکس ازجماعت و اتحاد مسلمانان بیرون رود بآتش دوزخ میرود». چون آرامش طبیعی انسان در جماعت همآهنگ است و نفس راحتی میکشد، جماعت را رحمت میشمارد: «الجماعة رحمة، والفرقة عذاب»«اجتماع و اتحاد رحمت و تفرقه و جدائی عذاب است». تجمع هر اندازهکوچک باشد از تنهائی بهتر است. هر اندازه تجمع بیشتر و افراد آن افزونی بیشتری داشته باشند آن جامعه بهتر و نیکوتر است: «الاثنان خیر من واحد، والثلاثة خیر من الاثنین، والاربعة خیر من الثلاثة، فعلیكم بالجماعة، فإن الله لن یجمع أمی إلا على الهدى»«دو نفر بهترند از یک نفر و سه نفر با هم باشند بهترند از دو نفر و چهار نفر با هم باشند بهترند از سه نفر و ... پس برشما باد که همیشه با جماعت و توده مردم باشید چون خداوند امت مرا -پیامبراسلام -جز برهدایت و راه راست جمع نمیکند یعنی همیشه اجتماع و جامعه متحد مسلمانان بهتر از پراکندگی و تفرقه و جدائی است». و عبادتهای اسلام بصورت اجتماعی و جماعت ادامیشوند و برگزار میگردند مثلا نماز جماعت سنت است و یک نماز بجماعت بهتر است از بیست و پنج نماز بتنهائی و ثواب بیشتری دارد.
و زکات معاملهای است بین ثروتمندان و فقیران و آنها را با هم جمع میکند و روزه ماه رمضان، هم یک نوع مشارکت اجتماعی است که همه با هم روزه میگیرند و همه درگرسنگی و تشنگیکشیدن با هم مساوی میباشند، درمدت معینی از روز و حج عبادتی است که مسلمانان از سراسر جهان هر سال در موسم معین و برای مقدسترین هدف در یک نقطه پیرامون هم گرد میآیند: «وما اجتمع قوم فی بیت من بیوت الله یقرأون القرآن ویتدارسونه بینهم، إلا نزلت علیهم السكینة، وحفتهم الرحمة، وذكرهم الله فی ملا عنده» «هرگروه و قومی که در یکی از خانههای خدا پیرامون هم جمع میشوند و قرآن را تلاوت کنند و آن را در میان خویش تدریس نمایند خداوند بدانان آرامش خاطر میبخشد و رحمت خدا آنان را دربر میگیرد و خداوند از آنان نزد فرشتگان مقرب یاد میکند -خداوند آنان را برخ فرشتگان مقرب میکشد». براستی پیامبرصبسیار تلاش میکرد و حریص بود براینکه مسلمانان مجتمع و متحد باشند. حتی بشکل ظاهری هم باشد: روزی برخی از مسلمانان را دیدکه بطور پراکنده نشستهاند فرمود: «اجتمعوا» «پیرامون هم فراهم آیید» آنان بگونهای فراهم آمدندکه اگر عبای خویش را بر آنان میانداخت، همه را در زیر آن جای میداد. پس هرگاه جماعت و اتحاد و تجمع مسلمانان نیروئی باشدکه دین خدا را حمایت و دنیای مسلمین را حراستکند. بدیهی است که تفرقه و جدائی و پراکندگی دین و دنیای مسلمانان را تباه نمیسازد لذا اسلام بشدیدترین و جه از تفرقه نهیکرده است چون تفرقه راه شکست و هزیمت را میگشاید و هیچ چیزی باندازه تفرقه و جدائی قدرت و نیروی مسلمانان را به تحلیل نبرده است و عقب ماندگی و زیان خسران و شکست و خواری و تمام رنجهای مسلمین، نتیجه مستقیم تفرقه و جدائی آنها است. خداوند میفرماید: ﴿وَلَا تَكُونُواْ كَٱلَّذِینَ تَفَرَّقُواْ وَٱخۡتَلَفُواْ مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَهُمُ ٱلۡبَیِّنَٰتُۚ وَأُوْلَٰٓئِكَ لَهُمۡ عَذَابٌ عَظِیمٞ١٠٥﴾[آل عمران: ۱۰۵]. «مانند کسانی مباشید که بعد از اینکه دلایل روشن یافتند تفرقه پیشگرفتند و اختلافکردند و بدین جهت آنان را عذاب بزرگ در انتظار است».﴿وَلَا تَنَٰزَعُواْ فَتَفۡشَلُواْ وَتَذۡهَبَ رِیحُكُمۡۖ﴾[الأنفال: ۴۶]. «نزاع نکنید و با هم دشمنی ننمائید چون در اثر آن دچار شکست خواهید شد و نیروی خویش را از دست میدهید و قدرت نخواهید داشت».﴿وَٱعۡتَصِمُواْ بِحَبۡلِ ٱللَّهِ جَمِیعٗا وَلَا تَفَرَّقُواْۚ﴾[آل عمران: ۱۰۳]. «بریسمان خدا چنگ بزنید همگی و پراکنده مشوید یعنی از دستورات خداوندکه مایه اتحاد شما است پیروی کنید و راه تفرقه پیش مگرید»
﴿۞مُنِیبِینَ إِلَیۡهِ وَٱتَّقُوهُ وَأَقِیمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَلَا تَكُونُواْ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِینَ٣١ مِنَ ٱلَّذِینَ فَرَّقُواْ دِینَهُمۡ وَكَانُواْ شِیَعٗاۖ﴾[الروم: ۳۱-۳۲]. «از مشرکان مباشید از آن کسانی که در دین خویش راه تفرقه و جدائی پیشگرفتند و دسته و دسته و گروه گروه شدند یعنی تفرقه و پراکندگی در دین بشری میانجامد».﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ فَرَّقُواْ دِینَهُمۡ وَكَانُواْ شِیَعٗا لَّسۡتَ مِنۡهُمۡ فِی شَیۡءٍۚ﴾[الأنعام: ۱۵۹]. «کسانی که آیین و دین خود را پراکنده ساختند - و حدت دینی را بهم زدند و به دستهجات گوناگون و مذاهب مختلف تقسیم شدند هیچگونه ارتباطی با آنها نداری و از آنان نیستی».پیامبرصمیفرماید: «لا تختلفوا، فإن من كان قبلكم اختلفوا فهلكوا» «اختلاف نکنید برای اینکه مردمان پیش از شما در دین با هم اختلاف کردند و هلاک شدند». و قتی جماعتی و حدت و همبستگی خود را میتواند حفظ کند که هر فردی از افراد آن جماعت، حاضر باشد جان و مال خود را فدای آن جماعتکند، آنوقت است که جماعت متحد میماند. و هر فردی درکارهای مربوط بجامعه، خود را دراختیار جامعه میگذارد، خواه از نظر مادی یا از نظر مالی و دانش و رای و فکر «فالناس عیال الله، أحبهم إلى الله أنفعهم لعیاله» «مردم بمنزله عیال و افراد تحت تکفل خداوند هستند دوستترین مردم پیش خداکسانی هستندکه سود و نفعشان برای عیال خداوند بیشتر باشد». «خیر الناس أنفعهم للناس» «بهترین مردم سودمندترین آنها است برای مردم». «إن الله یحب إغاثة اللهفان» «خداوند فریاد رسی مظلومان را دوست دارد». «اشفعوا تؤجروا» «برای دیگران شفاعتکنید تا اجر و پاداش اخروی یابید».
«المؤمن مرآة المؤمن، یكف عنه ضیعته ویحوطه من ورائه» «مومن آیینه مومن است از مال و دارائیش دفاع میکند و از او حفظ غیبت میکند یعنی و قتی که حاضرنیست از منافع او حمایت میکند و مواظبت او است» «إن أحدكم مرآة أخیه، فإن رأى منه أذى فلیحطه عنه»«هریک از شما مومنان آیینه برادر مومنتان میباشید پس هرگاه از برادر مومنتان آزاری و کار بدی دیدید آن را از او دور سازید - عیوب همدیگر را برطرف سازید و نمایانگر همدیگر باشید».
اسلام بدینگونه میخواهد روابط و پیوندهائی در میان مسلمانان پدید آورد تا بتواند جامعه متحد و همآهنگ و نیرومندی بوجود آورد که بتواند با حوادث و رویدادها روبرو شود و تجاوز دشمنان را دفع نماید و مکایدشان را باطل سازد و توطئهشان را در نطفه خفه کند.
امروز مسلمین چقدر بدین اتحاد و تجمع نیازمندند در شرایط امروز اگر مسلمین متحد باشند فریضه اسلامی خویش را انجام میدهند و رسالت سیاسی خویش را احراز و آن چنان نیروی نظامی قدرتمندی را کسب میکنند که از کیان و و جودشان حمایت میکند و میتوانند یک و حدت اقتصادی بدست آورند که تمام ثروتهای مورد نیازشان را در اختیارشان بگذارد.
ضعف دینی و انحطاط اخلاقی و عقب ماندگی علمی در میان مسلمین از نتایج بد فعالیتهای استعمارگران است که تنها و حدت هدف و و حدتکلمه و اتحاد نیرومند و بهم پیوستگی تنگاتنگ میتواند، این آفات خطرناک اجتماعی و اخلاقی و دینی را از آنان دور سازد و این زنگ را بزداید.