طلاق رجعی
طلاق رجعی طلاقی است که شوهرآن را درباره همسرخودکه بطورحقیقی با وی همبستر شده است، اعمال میکند بدون اینکه در برابر مال یا چیزی باشد. و مسبوق بطلاق نباشد یا تنها مسبوق بیک طلاق باشد. خواه این طلاق به و سیله الفاظ صریح یا به و سیله الفاظکنائی طلاق، و اقع شده باشد فرق نمیکند. بنابر این هرگاه شوهر نسبت بزن خودکه با وی همبسترنشده یا اگربا وی همبسترشده است در برابر مال او را طلاق دهد یا طلاق مکمل طلاق ثلاثه باشد یا طلاق بائن باشد در همه این احوال این طلاق رجعی نیست. و بدنبال آن رجوع بزن ممکن نمیباشد. در ماده پنج قانون شماره ٢٥ سال ١٩٢٩ مصر آمده است که:
هر طلاقی رجعی است، مگر طلاقی که مکمل سه طلاقه باشد یا طلاق پیش از و قوع همبستری زن و شوی باشد یا طلاق دربرابرمال باشد یا بموجب این قانون و قانون شماره ٢٤ سال ١٩٢٠ (مصر) طلاق بائن شناخته شود، "طلاقی که بموجب این دو قانون طلاقی بائن بشمار میرود، عبارت است از طلاقی که بسبب عیب در شوهر یا غیبت شوهر یا حبس و زندان شوهر یا برای پرهیز از زیان و ضرر و اقع میگردد و صورت میگیرد.
دلیل این مطلب آیه زیر است: ﴿ٱلطَّلَٰقُ مَرَّتَانِۖ فَإِمۡسَاكُۢ بِمَعۡرُوفٍ أَوۡ تَسۡرِیحُۢ بِإِحۡسَٰنٖۗ﴾[البقرة: ۲۲۹]. «طلاق رجعی دو باراست بعد از آن دو بار، دیگر مراجعت جایزنیست یا باید زن را به نیکی و بطور شایسته نگاه دارد و یا به نیکی و بطورشایسته اورا آزاد کند و از او جدا شود».
یعنی طلاقی که خداوند بدان رخصت داده است و قانون شرع است، آنست که بتدریج و بدفعات صورت گیرد و برای شوهر جایز باشد، که بعد از طلاق اول و بعد ازطلاق دوم اگر پشیمان شد پیش ازانقضای عده به وی رجوعکند و بطور شایسته و نیکو او را نگاه دارد و او را بنکاح خویش برگرداند و به نیکی با وی معاشرتکند. البته و قتی شوهر این حق را داردکه طلاق رجعی باشد. خداوند میفرماید: ﴿وَٱلۡمُطَلَّقَٰتُ یَتَرَبَّصۡنَ بِأَنفُسِهِنَّ ثَلَٰثَةَ قُرُوٓءٖۚ وَلَا یَحِلُّ لَهُنَّ أَن یَكۡتُمۡنَ مَا خَلَقَ ٱللَّهُ فِیٓ أَرۡحَامِهِنَّ إِن كُنَّ یُؤۡمِنَّ بِٱللَّهِ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۚ وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِی ذَٰلِكَ إِنۡ أَرَادُوٓاْ إِصۡلَٰحٗاۚ﴾[البقرة: ۲۲۸]. «و زنان مطلقه باید بعد ازطلاق به مدت سه بارعادت ماهانه و یا سه بارپاک شدن از حیض انتظار بکشند و عده نگهدارند تا روشن شودکه حامله نیستند و اگر درایمان خود صادق هستند و راست میگویندکه به خدا و روز رستاخیز باور دارند، برای آنان حلال نیست که خدا آنچه را اعم از جنین یا خون ماهانه در رحم ایشان آفریده است، پنهانکنند و شوهران آنان برای برگرداندن ایشان به زندگی زناشوئی و از سر گرفتن آن در این مدت عده از دیگران سزاوارترند، در صورتی که شوهران براستی خواهان اصلاح باشند و نخواهند به همسران خود زیان برسانند و خیانت نمایندکه در این صورت سر و کارشان با خدا است».و در حدیث نیز آمده است که پیامبرصبه عمرگفت: به عبدالله امرکن که بزنش مراجعهکند. این حدیث متفق علیه است. اما به استثنای حالات سهگانهای که گذشت، از طلاق رجعی بنص قرآنکریم ثابت شده است: طلاقی که مکمل سه طلاقه باشد، موجب جدائی زن و شوی از هم بطور قطعی است و دیگر این زن بعد از این طلاق بر شوهر حرام است و او نمیتواند او را مجددا بزیر نکاح خویش درآورد، مگر اینکه بدون قصد تحلیل شوهر دیگری اختیارکند و بعدا از او طلاق بگیرد که بعد از انقضای عده، نکاح مجدد او برای شوهر اولش بلامانع است، خداوند میفرماید: ﴿فَإِن طَلَّقَهَا فَلَا تَحِلُّ لَهُۥ مِنۢ بَعۡدُ حَتَّىٰ تَنكِحَ زَوۡجًا غَیۡرَهُۥۗ﴾[البقرة: ۲۳۰]. «هرگاه شوهرزن خود را طلاق سوم داد دیگراین زن بعد ازسه طلاقه برای شوهر خود حلال نیست، مگر اینکه شوهر دیگری اختیارکند سپس بعد از طلاق از او و انقضای عده، برای شوهر اولش مجددا میتواند بعقد نکاح درآید».
یعنی اگر بعد از دو طلاق اولی برای بار سوم آن را طلاق داد بعد از این طلاق مکمل سه طلاقه، برای شوهرش حلال نیست مگر اینکه با نکاح صحیحی با شخص دیگری ازدواجکند و پس ازطلاق و اتمام عده از شوهردوم به نزد شوهر اول برگردد و با وی ازدواج نماید.
طلاق اگر پیش از همبستری صورتگیرد، موجب جدایی قطعی زن و شوی میگردد چون زن دراین حالت عدهای ندارد و مراجعت بزن تنها درحال عده میسر است، و قتی که عده نباشد، مراجعت میسر نیست.
خداوند میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا نَكَحۡتُمُ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ ثُمَّ طَلَّقۡتُمُوهُنَّ مِن قَبۡلِ أَن تَمَسُّوهُنَّ فَمَا لَكُمۡ عَلَیۡهِنَّ مِنۡ عِدَّةٖ تَعۡتَدُّونَهَاۖ فَمَتِّعُوهُنَّ وَسَرِّحُوهُنَّ سَرَاحٗا جَمِیلٗا٤٩﴾[الأحزاب: ۴۹]. «ایکسانی که ایمان آوردهاید، هنگامی که زنان باایمان را ازدواج کردید، و قبل از همبستر شدن، طلاق دادید، عدهای برای شما بر آنها نیست، که بخواهید حساب آن را نگاه دارید، آنها را با هدیه مناسبی بهرهمند سازید و به طرز شایستهای آنها را رها کنید».
زنی که پیش از همبستری و بعد از خلوت با وی طلاق داده شود، طلاق موجب جدائی قطعی است و طلاق بائنه است و لی برای احتیاط عده بر وی و اجب است، لیکن مراجعت به وی صحیح نیست.
و طلاقی که در برابر مال باشد و زن بوسیله مالی و پولی نفس خویش را ازبند شوهر رها سازد، این طلاق بائن است و و اجب جدائی قطعی است. چون زن این مال را داده تا عصمت خویش را آزاد سازد و خود را برهاند و این و قتی است که طلاق قطعی و بائنه باشد خداوند میفرماید: ﴿فَإِنۡ خِفۡتُمۡ أَلَّا یُقِیمَا حُدُودَ ٱللَّهِ فَلَا جُنَاحَ عَلَیۡهِمَا فِیمَا ٱفۡتَدَتۡ بِهِۦۗ﴾[البقرة: ۲۲۹]. «پس اگر ایگروه مومنان بیم داشتیدکه حدود الهی را رعایت کنیدگناهی بر ایشان نیست که زن فدیه و عوضی بپردازد و در برابر آن طلاق بگیرد ...».