فقه السنه

فهرست کتاب

۱۳- ‌مدت زمان سجود و اذکار آن‌

۱۳- ‌مدت زمان سجود و اذکار آن‌

مستحب است که سجده ‌کننده در سجده بگوید: «سبحان ربی الاعلى»،از عقبه بن عامر روایت است که چون «سبح اسم ربك الاعلى»نازل شد، پیامبرصفرمود: «اجعلوها فی سجودكم»«‌آن را در سجود قرار دهید (‌و در سجده بگوئید)‌»، بروایت احمد و ابوداود و ابن ماجه و حاکم و سند آن «‌جید» است‌. و از حذیفه نقل است که‌: پیامبرصدر سجده‌اش می‌گفت: «سبحان ربی الاعلى»‌، بروایت احمد و مسلم و اصحاب سنن‌، و ترمذی ‌گفته است‌: حسن و صحیح است‌. شایسته است که تسبیحات در سجود از سه بار کمتر نباشد. ترمذی‌ گفته‌: عمل اهل علم بر این بوده و مستحب می‌دانند که در رکوع و سجود از سه بار تسبیح ‌کمتر نباشد. ا ه و جمهور بر آن می‌‌باشند که ‌کمترین قدری‌ که ‌کفایت ‌کند، اندازه یک بار تسبیح ‌گفتن است‌. و قبلا نیز گفتیم که طمانینه فرض است و مدت آن باندازه یک بار تسبیح‌ گفتن است‌. و اما حد کمال تسبیحات‌، بعضی آن را ده بار گفته‌اند، چه سعید بن جبیر از انس روایت کرده که ‌گفته است: «کسی را ندیده‌ام که باندازه این جوان = عمر بن عبدالعزیز نمازش به نماز پیامبرصشبیه باشد و تسبیحات او را در نماز به ده بار تخمین زدیم و در سجده نیز بهمین طور». بروایت احمد و ابوداود و نسائی با اسناد «جید».

شوکانی‌ گفته است‌‌: ‌کسانی‌ که ‌کمال تسبیحات را ده بار می‌دانند این روایت را برای خود حجت می‌دانند. و صحیحتر آنست‌ که منفرد و کسی‌ که تنها نماز می‌خواند هر اندازه دلش بخواهد می‌تواند تسبیحات خود را افزایش دهد و هر چه بیشتر بهتر . و احادیث صحیح ناطق به طولانی‌ کردن تسبیحات بدینمطلب مربوط می‌گردند. و همچنین امام نیز اگر مامومان او از تطویل نرنجند می‌تواند آن را افزایش دهد. ا ه‌. و ابن عبدالبر گفته است‌: شایسته است که هر امامی در نمازش تخفیف بجای آورد، اگرچه بداند که مامومان توانا هستند و تحمل دارند. چه پیامبرصبدان امر فرموده است‌. زیرا امام از آنچه که برای مامومان پیش می‌آید مانند پیش‌ آمدها و عوارض و نیازها و نیاز به قضای حاجت و امثال آن‌، خبر ندارند (‌پس خوب است‌ که نماز را طولانی نکند)‌. ابن المبارک ‌گفته است‌: مستحب است که امام پنج بار تسبیح بگوید، تا مامومین بتوانند سه بار بگویند. و مستحب است‌ که نماز گزار به تسبیح اکتفاء نکند بلکه هر دعائی‌ که بخواهد بدان بیفزاید. و در حدیث صحیح آمده است ‌که‌: پیامبرصفرموده است: «أقرب ما یكون أحدكم من ربه وهو ساجد، فأكثروا فیه من الدعاء)، وقال: (ألا إنی نهیت أن أقرأ راكعا أو ساجدا فأما الركوع فعظموا فیه الرب، وأما السجود فاجتهدوا فی الدعاء فقمن (۱) أن یستجاب لكم» «شما در سجده بیش از همه احوال به پروردگارتان نزدیکید پس در آن بسیار دعا کنید و فرمود: هان من منع شده‌ام که در رکوع و سجود قراء‌ت‌ کنم‌، پس در رکوع خداوند را تعظیم ‌کنید و در سجود بسیار دعا کنید که شایسته است دعایتان پذیرفته شود». بروایت احمد و مسلم‌. احادیث فراوانی در این باره آمده است که در ذیل می‌آید:

۱- از علی بن ابی‌طالب روایت شده است ‌که‌: پیامبرصهر و قت به سجده می‌رفت‌، می‌گفت: «اللهم لك سجدت، وبك آمنت، ولك أسلمت، سجد وجهی للذی خلقه فصوره فأحسن صوره، فشق سمعه وبصره: فتبارك الله أحسن الخالقین»«‌خداوندا تنها برای تو سجده ‌کردم و بتو ایمان آوردم و خود را به تو تسلیم نمودم‌، چهره و صورت من برای‌ کسی سجده می‌کند که آن را آفرید و بسیار زیبا تصویر آن را کشید و در آن ‌گوش و چشمش را باز کرده است‌. پس‌، مبارک است الله که بهترین و شایسته‌ترین آفریننده است»، بروایت احمد و مسلم‌.

۲- از ابن عباس روایت شده است‌ که در و صف نماز تهجد (‌شب‌) پیامبرصگفته است: سپس برای نماز بیرون رفت‌، نمازگزارد و در نماز یا سجودش می‌گفت: «اللهم اجعل فی قلبی نورا، وفی سمعی نورا، وفی بصری نورا، وعن یمینی نورا، وعن یساری نورا، وأمامی نورا، وخلفی نورا، وفوقی نورا، وتحتی نورا، واجعلنی نورا»«خداوندا قلب و گوش و چشم و طرف راست و پائین مرا سرشار از نور کن و مرا نور گردان یا برایم نور قرار ده‌». بروایت مسلم و احمد و دیگران‌، نووی‌ گفته است‌: علماء ‌گفته‌اند: مراد از خواستن نور در همه اندا‌م‌ها و جهات‌، بیان حق و هدایت به سوی آنست‌. او تقاضای نورکرد در همه اندام‌ها و جسمش‌، و تصرفاتش و اوضاع دگرگونش و حالاتش و همه چیزش و جهات ششگانه‌اش تا اینکه هیچکدام منحرف نشوند. ا ه‌ .

۳- از عایشه نقل شده است‌ که‌: او شبی پیامبرصرا در رخت‌خوابش نیافت‌، با دستش او را جستجو می‌کرد که او را در سجده می‌یافت که می‌گفت: «رب أعط نفسی تقواها، وزكها، أنت خیر من زكاها، أنت ولیها ومولاها» «پر‌وردگارا به روحم تقوا و پرهیزکاری عطا کن و آن را تزکیه نما که تو بهترین تزکیه ‌کننده آن هستی‌، تو سرپرست و مولای آن می‌باشی‌». بروایت احمد.

۴- از ابوهریره روایت است‌ که‌: پیامبرصدر سجده‌اش می‌فرمود: «اللهم اغفر لی ذنبی كله، دقه وجله (۱) وأوله وآخره، وعلانیته وسره» «‌خداوندا همه ‌‌گناهان ‌کوچک و بزرگم را اولش و آخرش و آشکار و نهانش را بیامرز».

۵- از حضرت عایشه روایت است که ‌گفت‌: شبی پیامبرصرا (‌در رخت‌خواب‌) نیافتم با دست او را در سجده‌گاه می‌جستم‌، او را در سجده یافتم که قدم‌هایش بحالت عمودی بود و می‌گفت: «أللهم إنی أعوذ برضاك من سخطك، وأعوذ بمعافاتك من عقوبتك، وأعوذ بك منك لا أحصی ثناء علیك أنت كما أثنیت على نفسك»«‌خداوندا از خشم تو به رضای تو پناه می‌برم‌، از عقوبت تو به عفو تو پناه می‌برم‌، از تو به تو پناه می‌برم‌، آنگونه که تو شایسته ثنا و ستایش هستی و خود را ثنا گفته‌ای‌، از عهده من بیرون است و من نمی‌توانم آن را به پایان برم‌».

۶- باز هم از ایشان روایت شده‌ که‌ گفته است‌: شب پیامبرصرا در رختخواب نیافت و گمان برد که به پیش یکی از زنانش رفته است‌، به جستجوی او پرداخت‌، ناگاه او را در رکوع یا سجده یافت که ‌گفت: «سبحانك اللهم وبحمدك، لا إله إلا أنت»، فقالت‌: «بأبی أنت وأمی، إنی لفی شأن وإنك لفی شأن آخر»«خداوندا تو منزه و پاک هستی و ترا می‌ستایم‌، هیچ الهی نیست جز تو». عایشه ‌گفت: «پدر و مادرم بفدایت‌، من در فکری و تو در فکری دیگر هستی‌...»، بروایت احمد و مسلم و نسائی‌.

۷- پیامبرصدر حال سجده می‌گفت: «اللهم اغفر لی خطیئتی وجهلی، وإسرافی فی أمری، وما أنت أعلم به منی اللهم اغفر لی جدی وهزلی، وخطئی، وعمدی، وكل ذلك عندی اللهم اغفر لی ما قدمت وما أخرت، وما أسررت وما أعلنت أنت إلهی لا إله إلا أنت»«‌خداوندا گناهم و نادانیم و اسرافم و آنچه را که تو داناتر بدان هستی از من‌، همه را بیامرز. خداوندا جدی و شوخی و اشتباه و عمدم‌ که همه را دارم از من صرف نظر کن‌. خداوندا آنچه را که قبلا انجام داده‌ام و آنچه را که بعدا انجام می‌دهم و آنچه را که نهانی و آشکارا کرده‌ام همه را ببخش فقط تو خدای من هستی بجز تو خدائی نیست».