فقه السنه

فهرست کتاب

شهادت مجهول الحال

شهادت مجهول الحال

ظاهر آنست که شهادت مجهول الحال جایز نیست شخصی نزد حضرت عمر گواهی داد، که حضرت عمر بوی گفت من ترا نمی‌شناسم و این که من ترا نمی‌شناسم ترا زیان ندارد، ‌کسی را بیاور که ترا بشناسد، که یکی گفت من او را می‌شناسم‌، عمر گفت‌ او را چگونه می‌شناسی‌؟ گفت‌: او را بعدالت و مضل می‌شناسم‌. عمر گفت‌: آیا او همسایه نزدیک تواست‌، که از شب و روزش و خروج و و رودش اطلاع داری‌؟ گفت‌: نخیر. عمر گفت‌: آیا با او معامله دینار و درهم کرده‌ای که دلالت بر و رع و تقوای مرد می‌کنند؟ گفت‌: نخیر.

عمر گفت‌: آیا در سفر با تو رفیق و همسفر بوده است‌، که مکارم اخلاق در سفر معلوم می‌گردد؟ او گفت‌: نخیر. عمر گفت‌: تو او را نمی‌شناسی‌. سپس بدان مرد گفت‌: ‌کسی را بیاور که ترا بشناسد. ابن کثیر گفت‌: بغوی آن را با اسناد حسن روایت کرده است‌.