فقه السنه

فهرست کتاب

شتاب در بازپرداخت و ام پیش از مرگ

شتاب در بازپرداخت و ام پیش از مرگ

۱- بروایت امام احمد آمده است که مردی از پیامبرصدرباره حال برادرش که مرده بود و بدهکار بود، سوال‌کرد؟ پیامبرصفرمود: «هو محبوس بدینه، فاقض عنه»«او بسبب بدهکاریش درآن دنیا در حبس است و درگرو بدهیش می‌باشد پس هرچه زودتر بدهی او را بازپرداخت‌کن‌» اوگفت‌: ای رسول خدا من بدهی او را همه پرداخته‌ام جز دو دینارکه آن‌ها را زنی ادعا می‌کند که‌گواهی بر آن‌ها ندارد فرمود: «أعطها فإنها محقة»«و آن دو دینار را بوی بده که او بر حق است‌»

۲- و رده‌اند که مردی ‌گفت‌: ای رسول خدا اگر من با جان و مال خود جهاد کنم در راه خدا سپس در حالی که صبر و شکیبائی داشتم و بامید پاداش خدا و در راه رضای او کشته شدم و رو بدشمن بودم و پشت نکرده بودم آیا داخل بهشت می‌شوم‌. پیامبرصگفت‌: آری این مرد این پرسش را دو بار یا سه بار تکرارکرد پیامبرصگفت‌: «إلا ان مت وعلیك دین ولیس عندك وفاء»«او به بهشت می‌رود مگر اینکه بدهکار باشد و آنقدر مالی از او بجا نمانده باشدکه بدهی او را تکافو کند»‌.

پیامبرصسخت‌گیری این‌کار را بدانان خبر دادکه بر وی نازل شده بود و باز هم درباره سخت‌گیری در‌باره بدهی از او سئوال ‌کردند و گفت‌: «الدین.‌ والذی نفسی بیده، لو أن رجلا قتل فی سبیل الله ثم عاش، ثم قتل فی سبیل الله ثم عاش، ثم قتل فی سبیل الله ما دخل الجنة حتى یقضی دینه»«سوگند بکسی‌ که جان من بدست او است اگر کسی بدهکار باشد و در راه خدا بشهادت برسد، سپس زنده شود و دوباره در راه خدا بشهادت برسد سپس زنده شود و دوباره در راه خداکشته شود، داخل بهشت نمی‌شود مگر اینکه این بدهی او پرداخت ‌گردد».

۳- بروایت ابوسلمه بن عبدالرحمن از جابر بن عبدالله آمده است که او گفت‌:

‌پیامبرصبدهکاری که می‌مرد و هنوز دین و بدهیش پرداخت نشده بود، نمازمیت بر وی نمی‌گزارد. روزی مرده‌ای را پیش او آورده بودندگفت‌: آیا او بدهکار است‌؟ گفتند: آری‌. دو دینا بدهکار است‌. گفت‌: «صلوا على صاحبكم»«بر یارتان نماز بگزارید»‌. ابوقتاده انصاری‌گفت‌: ای رسول خدا آن دو دینار بر من که پرداخت‌شان کنم‌ که آنوقت پیامبرصخود بر وی نماز گزارد.

پس بعدها که خداوند فتوحات را برای پیامبرصمیسر ساخت ‌گفت‌: «أنا أولى بكل مؤمن من نفسه، فمن ترك دینا فعلی قضاؤه ومن ترك مالا فلورثته»«من به هرمومنی از نفس خود او به او سزاوارتر و نزدیک‌ترم‌، پس هرکس مرد و دینی داشت و قادر بپرداخت آن نبود، برمن باد که بدهی و دین وی را بازپرداخت‌کنم‌، و هرکس مرد و مالی از خود نهاد از آن و رثه و و ارثان او است‌»‌.

بخاری و مسلم و ترمذی و نسائی و ابن ماجه آن را بعنوان حدیث ابوسلمه بن عبدالرحمن از ابوهریره آورده‌اند.

۴- حدیثی که بخاری ازابوهریره آورده است می‌گوید: «من أخذ أموال الناس یرید أداءها أدى الله عنه، ومن أخذها یرید إتلافها أتلفه الله»«هرکس اموال مردم را قرض بگیرد و قصد بازپرداخت آن را داشته باشد، چون موفق به پرداخت آن نشود خداوند بجای او می‌پردازد و او را می‌بخشد و هرکس اموال مردم را بقصد تلف کردن و ام بگیرد، خداوند او را تلف می‌کند و مواخذه می‌نماید»‌.