چگونگی نمازگزاردن و کیفیت ادای آن
احادیث نبوی،کیفیت و چگونگی بجای آوردن نماز را، بیانکردهاند. ما در اینجا به ذکر دو حدیث از پیامبرصدرباره کیفیت و صفت نماز اکتفاء میکنیم که اولی حدیث قولی پیامبرصو دومی حدیث فعلی اوست.
۱) از عبدالله بن غنم روایت استکه: «ابومالک اشعری قوم خود را گرد آورد و گفت: ایگروه اشعریها فراهم آیید، و زنان و فرزندان خود را، نیز فراهم آورید، تا کیفیت ادای نماز پیامبرصرا، که در مدینه برایمان میگذارد، به شما یاد بدهم و بیاموزم، آنان گرد هم آمدند و زنان و فرزندان خود را نیز گرد هم آوردند، سپس او و ضو گرفت و بدانان نیز نشان داد، که چگونه و ضو میگیرد و همه اندامهای و ضو را شست، تا اینکه سایه برگشت -(یعنی بعد از زوال خورشید از خط استواء سایه دوباره عود نمود) - و سایه شکسته شد، آنگاه ابومالک برخاست و اذان (بانک) گفت ، سپس مردان را پشت سر خود به صف کرد، و فرزندان (جوانان) را پشت سر آنان به صف کرد و زنان را پشت سر جوانان به صف نمود، سپس اقامه نماز بگفت، آنگاه خود پیش افتاد (به امامت ایستاد)، و دستهای خود را برای «تكبیرة الاحرام» بلند کرد و تکبیر گفت، آنگاه سوره «فاتحه» را خواند و به دنبال آن سوره دیگری را نیز آهسته خواند، سپس تکبیر «الله اکبر» گفت، و به رکوع رفت و سه بار گفت: «سبحان الله وبحمده»، سپس گفت: «سمع الله لمن حمده»، آنگاه از رکوع برخاست تا اینکه راست و مستقیم ایستاد سپس تکبیرگفت و به سجده رفت، سپس تکبیر گفت و سر از سجده برداشت. سپس تکبیر گفت و به سجده رفت، سپس تکبیر گفت و برخاست و ایستاد. بنابر این در رکعت اول شش بار تکبیر گفت. و هنگامی که برای رکعت دوم برخاست نیز تکبیر گفت. چون نمازش را به پایان برد، رو سوی قوم خود کرد و گفت: تکبیر گفتن مرا بخاطر بسپارید و رکوع و سجود مرا یاد گیرید. زیرا این کیفیت نمازی بود که پیامبرصدر چنین ساعتی از روز برای ما خواند، سپس پیامبرصچون نمازش را بپایان برد، روی سوی مردم نمود و فرمود: «یا أیها الناس اسمعوا واعقلوا، واعلموا أن اللهﻷعبادا لیسوا بأنبیاء ولا شهداء، یغبطهم الانبیاء والشهداء على مجالسهم وقربهم من الله»،«ای مردم بشنوید و بیندیشید و بدانید که خدایﻷرا بندگانی است که نه جزو پیامبران و نه جزو شهیدان هستند، و لی پیامبران و شهیدان به حالشان غبطه میخورند و رشک میبرند که در حضور خدایند و به او نزدیکند»، سپس مردی از اعراب آمد و با دست به پیامبرصاشاره کرد و گفت: ای پیام آور الله، در میان مردم گروهی هستند که نه از پیامبرانند و نه از شهدایند، و پیامبران و شهداء به مجالس و نزدیکیشان به خداوند، غبطه میخورند و رشک میبرند؟ آنان را برایمان و صف کن، چهره پیامبرصاز سوال وی شکفته شد و خوشحال گردید و فرمود: «وهم ناس من أفیاء الناس ونوازع القبائل، لم تصل بینهم أرحام متقاربة، تحابوا فی الله وتصافوا، یضع الله لهم یوم القیامة منابر من نور فیجلسهم علیها، فیجعل وجوههم نورا، وثیابهم نورا، یفزع الناس یوم القیامة ولا یفزعون، وهم أولیاء الله الذین لا خوف علیهم ولا هم یحزنون»«آنان گروهی از توده مردم و گروهی از قبائل هستند که از قوم و خویش خود، بریده و در راه خدا هجرت کردهاند و پیوند خویشاوندی آنان را بهم پیوند نمیدهد، بلکه در راه خدا و برای رضای او، بهمدیگر مهر و صفا میورزند. خداوند در روز قیامت برایشان منبرهائی، از نور قرار میدهد و آنان را بر آنها مینشاند و چهره و لباسشان را نیز منور و درخشان مینماید. در روز قیامت مردم و حشت و ترس دارند و لی آنان و حشت و ترسی ندارند، و آنان هستند اولیاء و دوستداران خداوند، که ترس و اندوهی ندارند». احمد و ابویعلی و حاکم آن را روایت کردهاند. ابویعلی اسناد آن را «حسن» و حاکم اسناد آن را «صحیح» دانستهاند.
۲) از ابوهریره روایت شده است که: مردی به مسجد درآمد و نماز گزارد، سپس به حضور پیامبرصآمد و سلام کرد، پیامبرصسلام وی را جواب داد و فرمود: «إرجع فصل فإنك لم تصل»«برگرد و نمازت را بگذار، زیرا تو نمازت را نخواندهای». آن مرد برگشت و نمازش را دوباره خواند، باز هم پیامبرصسخن خود را تکرار کرد، تا سه بار چنین شد، آنوقت آن مرد گفت: سوگند بدان کس که ترا بحق مبعوث داشته (به پیامبری برگزیده) است، بهتر از این نمیدانم، پس به من یاد دهید. پیامبرصفرمود: «إذا قمت إلى الصلاة فكبر ثم اقرأ ما تیسر معك من القرآن، ثم اركع حتى تطمئن راكعا ثم ارفع حتى تعتدل قائما، ثم اسجد حتى تطمئن ساجدا، ثم ارفع حتى تطمئن جالسا، ثم اسجد حتى تطمئن ساجدا، ثم افعل ذلك فی صلاتك كلها»«هرگاه خواستی به نماز بایستی، اول «الله اکبر» بگو، سپس (بعد از فاتحه) آنمقدار از قرآن که برایت میسر است، بخوان، سپس به رکوع برو تا اینکه در حال رکوع آرامش مییابی، سپس از رکوع برخیز تا اینکه بحالت اعتدال میایستی، سپس به سجده برو تا اینکه در سجده آرامش مییابی، سپس از سجده برخیز و بنشین تا اینکه در نشستن آرامش مییابی، سپس این حالات با طمانینه و آرامش را، در تمام نمازت بکار بند». احمد و بخاری و مسلم این حدیث را روایت کردهاند. این حدیث به حدیث «المسئ فی صلاته»«بد نماز خوان»، شهرت دارد]حدیث کسی که بد نماز خواند.
این بود چکیده گفتار و کردار پیامبرصدرباره چگونگی ادای نماز و ما نیز چنین خواهیم کرد و علاوه بر آن فرایض و سنن آن را نیز از هم جدا میکنیم.