پیک و قاصد، حکمکسی را دارد که به وی امان داده شده است
پیک و مامور مذاکرات فیمابین، حکمکسی را دارد که به وی امان داده شده است، خواه نامه همراه داشته باشد یا برای صلح درمیان دو طرف متقابل رفت و آمد کند یا درتلاش آتشبس باشد، تا فرصتی پیش آید، برای انتقال مجروحین و مقتولین از میدان جنگ.
پیامبرصبه دو پیک «مسیلمه» کذاب گفت: «لولا أن الرسل لا تقتل لضربت أعناقكما» «اگر بدینجهت نبود که پیکان کشته نمیشوند،گردنتان را میزدم و شما را میگشتم و لی پیککشته نمیشود». احمد و ابوداود از نعیم بن مسعود این حدیث را نقل کردهاند .
قریش ابورافع را بصورت پیک خدمت پیامبرصفرستادند. ایمان در قلب او جای گرفت و گفت ای رسول خدا من بسوی قریش برنمیگردم و با شما میمانم و مسلمان میشوم پیامبرصگفت: «إنی لا أخیس بالعهد، ولا أحبس البرد فارجع إلیهم آمنا، فإن وجدت بعد ذلك فی قلبك ما فیه الان، فارجع إلینا» «براستی من عهد شکنی نمیکنم و بعهد و پیمان خیانت نمیکنم و پیکان را حبس نمیکنم و نگه نمیدارم پس تو در کمال امن و آرامش بسوی قریش برگرد آنگاه اگر این احساس ایمان را که اکنون در دل داری باز هم در خود احساسکردی بسوی ما برگرد». احمد و ابوداود و نسائی آن را ذکر کرده و ابن حبان بصحت آن رای داده است.
در کتاب خراج ابو یوسف و «السیرالکبیر» محمد آمده استکه: رسول و پیک و پیامآور شروطی دارد که باید مسلمانان بدانها و فا کنند و آنها را مراعات نمایند و این عمل و اجب است و صحیح نیست که مسلمانان درباره پیک دشمن غدر و عهد شکنیکنند حتی اگر کافران گروگانهای مسلمین را هم بکشند ما پیکهای دشمن را نمیکشیم، چون پیامبرصمیفرماید: «وفاء بغدر خیر من غدر بغدر» «وفاء در برابر غدر و خیانت بهتر است از خیانت و غدر در برابر غدر و خیانت».