۱۰- موذن چگونه باید باشد
مستحب است که موذن به صفات زیر آراسته و متصف باشد:
۱- باید هدف وی از اذان گفتن، طلب رضای خدا باشد، نباید برای آن مزدی بگیرد. از عثمان بن ابیالعاص روایت شده است که: گفتم: ای رسول خدای! مرا به امامت و پیشنمازی قومم بگمار، فرمود: «أنت إمامهم، واقتد بأضعفهم واتخذ مؤذنا لا یأخذ على أذانه أجرا»«تو امام و پیشنماز آنها هستی، در نماز چنان رفتار کن که ناتوانترین مامومین، تحمل آن را داشته باشد و کسی را به موذنی بگمار که برای گفتن اذان مزدی نگیرد». ابوداود و نسائی و ابن ماجه و ترمذی آن را روایت کردهاند، لیکن ترمذی متن آن را چنین نقلکرده است: «آخرین توصیه پیامبرصبه من آن بود که کسی را به موذنی بگمارم که برای اذان خود مزدی نگیرد». ترمذی بدنبال روایت آن گفته است: حدیثی است «حسن»، عمل اکثر اهل علم بر آن است و مکروه دانستهاند که برای اذان مزدی گرفته شود. و مستحب دانستهاند که موذن برای رضای خدا اذان بگوید.
۲- سزاوار است که موذن از حدث اصغر و اکبر پاک باشد، زیرا مهاجر بن قنفذ گفته است که: پیامبرصبه وی فرمود: «إنه لم یمنعنی أن أرد علیه إلا أنی كرهت أن أذكر الله إلا على طهارة» «برای این به موذن جواب ندادم چون نمیخواستم و قتی که پاک نیستم (طهارت ندارم) ذکر خدا را بگویم». احمد و ابوداود و نسائی و ابن ماجه، آن را روایت کردهاند، ابن خزیمه آن را، «صحیح» دانسته است. شافعیه گفتن اذان را بدون طهارت مکروه میدانند. احمد و حنفیه و دیگران آن را مکروه نمیدانند.
۳- موذن رو به قبله بایستد. ابن المنذر گفته است: اجماع بر آن است که ایستادن رو به قبله برای گفتن اذان سنت است. زیرا در آن حالت صدای موذن رساتر است. و موذنان پیامبرصرو به قبله اذان میگفتند. اگر موذن رو به قبله اذان نگوید، مکروه است، لیکن اذانش درست است.
۴- در و قت گفتن دو بار: «حی على الصلاة»سر و سینه و گردنش به طرف راست باشد. و در و قت گفتن دو بار «حی على الفلاح»سر و سینه و گردنش به طرف چپ باشد.
نووی گفته است: این کیفیت، درستترین کیفیت اذان است، ابوجحیفه گفته است: «بلال اذان میگفت و من نیز او را مینگریستم و حرکات دهان او را دنبال میکردم که در و قت گفتن حی على الصلاةو حی على الفلاحبه طرف راست و چپ نگاه میکرد». احمد و شیخین آن را روایت کردهاند. اما اینکه موذن در حین گفتن اذان بدور خود بچرخد، بیهقی گفته است: این عمل از طرق «صحیح» و ارد نشده است. و در مغنی از احمد روایت شده است که: موذن نمیچرخد مگر اینکه بر مناره باشد و بخواهد مردم هردو جهت بشنوند. (آنوقت میچرخد).
۵- دو انگشت را در دو سوراخ گوشهای خود فرو کند. بلالگفت: «انگشت خود را در سوراخهای گوش فرو بردم و اذان گفتم». ابوداود و ابن حبان آن را روایت کردهاند، و ترمذی گفته است: اهل علم مستحب میدانند که موذن انگشتان (سبابه) خود را در سوراخهای گوش فرو برد.
۶- باید با صدای بلند اذان گوید، اگرچه تنها و در صحرا هم باشد. از عبدالله بن عبدالرحمن ابن ابی صعصعه از پدرش آمده است که: ابوسعید خدریسگفته است: «من ترا میبینم کهگوسفند و صحرا را دوست داری، هرگاه در میان گوسفندانت یا در بیابان بودی با صدای بلند اذان بگو. زیرا تا آنجا که صدای موذن میرسد، جن و انس و هر چیز در روز قیامت برای او گواهی خواهند داد». ابوسعید گفت این حدیث را از پیامبرصشنیدهام. احمد و بخاری و نسائی و ابن ماجه آن را روایت کردهاند.
۷- موذن در بین هردو کلمه از اذان مکثی و سکوت کوتاهی بنماید، و لی در اقامه چنین نکند. از طرق متعددی مستحب بودن این عمل روایت شده است.
۸- در اثنای اقامه حرفی نزند. اما سخن گفتن در اثنای اذان را، گروهی از اهل علم آن را مکروه میدانند، و حسن (بصری) و عطاء و قتاده در آن رخصت قائل شدهاند. ابوداود گفته است: به احمد گفتم: آیا موذن میتواند در اثنای اذان حرفی بزند؟ گفت: آری. گفتهاند: میتواند در اثنای اقامه حرفی بزند، گفت: نه. زیرا تسریع در اقامه مستحب است. (بر خلاف اذان)