۳- طلاق خشمگین
کسی که خشمگین است نمیداند چه میگوید و چه چیزی ازاو سرمیزند و درباره گفتهاش نمیاندیشد. چون ارادهاش سلب شده است، طلاق او و اقع نمیشود و معتبر نیست. احمد و ابوداود و ابن ماجه و حاکم از عایشه روایت کردهاند و حاکم آن را صحیح دانسته است که پیامبرصگفت: «لا طلاق ولا عتاق فی إغلاق» «در حال اغلاق طلاق و آزادکردن معتبرنیست» و کلمه اغلاق به خشم و به اکراه و به جنون و دیوانگی تفسیر و معنی شده است.
همانگونه که در زادالمعاد آمده است، ابن تیمیه گفته است: حقیقت معنی «اغلاق» آنست که قلب انسان بروی بسته باشد، بدون قصد سخنگوید یا از سخن خود آگاه نباشد، گو اینکه در قصد و اراده بر وی بسته است و این معنی، طلاق «مکره» و «مجنون» و کسی که قصد و اراده نداشته باشد و معنی سخن خود رانفهمد، همه را در بر میگیرد و شامل میشود. خشم و غضب برسه نوع است:
۱- خشم و غضبی که عقل را زایلکند و شخص خشمگین معنی سخن خود را نداند و از آن امر آگاهی و شعورنداشته باشد. طلاق چنین شخصی بدون خلاف و اقع نمیشود و معتبر نیست.
۲- کسی که هنوز در آغاز خشم و غضب است و میتواند دربارهگفته خویش بیندیشد و اراده را از دست نداده است، طلاق چنین شخص در این حالت و اقع میشود و معتبر است.
۳- خشم و غضب شدتگرفته و لی عقل شخص بکلی ازمیان نرفته است و خشم و غضب بگونهای است که مانع میشود، که قصد و نیت درست و حسابی داشته باشد و چون خشم فرو نشست ازافراط و زیادهروی خویش پشیمان میشود. درباره طلاق شخص در چنین حالتی، اختلاف است و لی نظر موجه و درست آنست، که در این حالت طلاق نیفتد و معتبر نباشد.