آنچه بر اذان افزودهاند و از آن نیست
اذان خود عبادت است، و در عبادات مدار بر اتباع و پیروی از شارع است. بنابر این ما نمیتوانیم چیزی بر دین خود بیفزائیم یا از آن بکاهیم. در حدیث «صحیح» آمده است: «من أحدث فی أمرنا هذا ما لیس منه فهو رد»«هر کس در این دین ما چیزی پدید آورد که از آن نباشد، آنچیز باطل است». ما در اینجا به چیزهایی اشاره میکنیم که در بین بیشتر مردم رواج یافته و شرعی نیستد، تا جائی که بعضی میپندارند که آن چیزها جزئی از دین میباشند، و حال آنکه هیچگونه پیوندی با دین ندارند. از جمله:
۱- موذن در اذان و اقامه میگوید: اشهد ان سیدنا محمد رسول الله. ( که کلمه سید را اضافه میکند). «حافظ ابن حجر» میگوید: درکلمات «ماثوره» نباید چیزی افزود، در غیر «ماثوره» میتوان چیزی اضافه کرد. (کلمات اذان ماثور و روایت شده از پیامبرصمیباشند و بر آنها صحه گذاشته است).
۲- شیخ اسماعیل عجلونی در «كشف الخفا» گفته است: و قتی که موذن میگوید: «اشهد ان محمدا رسول الله»سر انگشت هردو «سبابه» دست را ببوسی و آنها را بر چشمها بمالی و بگوئی: اشهد ان محمدا عبده و رسوله، رضیت بالله ربا، و بالاسلام دینا، و بمحمد نبیا، آن را دیلمی از ابوبکر روایت کرده است که: او و قتی که موذن گفت: «اشهد ان محمدا رسول الله» سر انگشت هردو سبابه را بوسید و آنها را بر چشمها مالید، و پیامبرصفرمود: هر کس کردار دوست مرا انجام دهد، شفاعت من برای او روا باشد. در «مقاصد» گفته است: این حدیث «صحیح» نیست، و همچنین حدیثی که ابوالعباس بن ابیبکر الرذاذ الیمانی صوفینما که در کتاب خود: «موجبات الرحمه وعزائم المغفرة»آورده است، نیز «صحیح» نیست. در «سند» حدیث او «مجاهیل = افراد گمنام» وجود دارد و «منقطع» هم هست: از خضرت÷روایت شده است که گفت: هرکس در و قت شنیدن «اشهد ان محمدا رسول الله» بگوید: «مرحبا بحبیبی وقرة عینی محمد بن عبد اللهص» «مرحباً به حبیب و نور دیدهام محمد بن عبداللهص»، سپس هردو انگشت شست خود را ببوسد و آنها را بر چشمان خود بمالد، هرگز کور نمیشود و به چشم درد، مبتلا نمیگردد. غیر از این را نیز نقل کرده است. سپس گوید: هیچ یکی از این احادیث «مرفوع» و «صحیح» نیستند.
۳- اذان را با آهنگ گفتن و حرفی یا حرکت یا مدهای در آن، افزودن، همه اینها مکروه است. اگر این اعمال موجب تغییر معنی یا ابهام ناروا در اذان باشد حرام است.
از یحیی البکاء روایت شده است که گفت: ابن عمر را دیدم که به مردی میگفت: من بخاطر خدا، از تو بدم میآید -(چون بخلاف امر خدا رفتار میکنی، ترا دوست ندارم) -سپس خطاب به یاران خود گفت: او اذان را با آهنگ میگوید و برای آن مزد میگیرد.
۴- تسبیحات قبل از فجر: در کتاب «الاقناع» و شرحش که از کتب حنبلیهاست، گفته است: غیر از اذان صبح، قبل از طلوع فجر، تسبیحات و سرودها و نیایشهای دینی و امثال آن را، که سپیدهدم از منارهها با آواز میخوانند، هیچکدام سنت نیست و هیچکس از علماء نگفته است که مستحب است. بلکه اینها از جمله بدعتهای مکروهه هستند. زیرا اینها در زمان پیامبرصو در زمان یارانش نبوده است. و نمیتوان در زمان یاران پیامبرص، برای آن اصل و اساسی پیداکرد. پس کسی حق ندارد بدانها دستور دهد. یا اگر کسی آنها را ترک کرد، منکرش شوند، و به چنان شخصی مزدی پرداخت نمیشود. زیرا پرداخت مزد بدان، کمک به رواج بدعت است. و این کار شایسته نیست، اگرچه و اقف نیز آن را شرط کرده باشد، زیرا مخالف با سنت پیامبرصمیباشد. عبدالرحمن بن الجوزی در کتاب «تلبیس ابلیس» گفته است: «بخاطر میآورم کسی را که هنوز مدتی از شب باقی بود بر مناره مسجد و عظ میگفت و ذکر و اوراد میخواند و آیات قرآن را با صدای بلند تلاوت میکرد او بدین عمل خویش خواب مردم را آشفته میکرد و قراءت و ذکر شب بیداران را، برهم میزد، همگی این کارها از جمله منکران و امور ناشایست میباشند». و حافظ درکتاب «الفتح» گفته است: تسبیحات و صلواتی که مردم قبل از اذان صبح و قبل از اذان جمعه میگویند شرعاً جزو اذان نیست -(یک عمل شرعی نیست و بدعت است).
۵- گفتن «صلاه» و «سلام» بر پیامبرصبا صدای بلند و آشکارا بدنبال اذان یک عمل شرعی نیست، بلکه بدعتی است ناپسند. ابن حجر در «الفتاوی الکبری» گفته است: در باره گفتن «صلاه و سلام» بر پیامبرصبعد از اذان بهمان کیفیت که موذنان میگویند، از بزرگان ما استفتاء شده است آنان در پاسخ گفتهاند: اصل گفتن «صلاه و سلام» بر پیامبرصسنت است، و لی بدانگونه که موذنان میگویند «بدعت» است. از شیخ محمد عبده مفتی مصر در این باره سوال شده بود، در جواب گفته بود: «در کتاب «الخانیة» چنین آمده است که اذان تنها برای نمازهای پنجگانه است و پانزده کلمه است که آخر آن «لا اله الا الله» است. و تمام کلمات و جملاتی که قبل از آن و بعد از آن گفته میشود «بدعت» است -(نوآوری در دین جایز نیست)-، این بدعتها را تنها بمنظور «تلحین» و آهنگ و آوازه خوانی پدید آوردهاند، و کسی به جواز آن رای نداده است. نباید به قول کسانی که میگویند بدعت حسنه است، توجه کرد، زیرا هرگونه بدعتی در عبادات، بدین شکل ناپسند و نارواست، اگر کسی ادعا کند که اینگونه اعمال آواز خوانی و تلحین نیست، او دروغگو است»]اصولا بدعت برابر حدیث صحیح ناروا است پس حسنه بودن آن معنی ندارد.