کسانی که دارای حق حضانت و سرپرستی هستند به ترتیب
نظر باینکه حق حضانت ابتدا از آن مادر است، فقهاء گفتهاند قرابت و خویشاوندی مادر، بر قرابت و خویشاوندی پدر، مقدم است، بنابراین ترتیب بین صاحبان حق حضانت بدینگونه است: ابتدا مادر است، سپس اگر مانعی پیش آید و مانع از تقدم مادر باشد، این حق به مادر مادر منتقل میگردد، هراندازه پیشتر برود سپس اگرمانعی برای حق تقدم وی پیش آید، این حق به مادر پدر منتقل میشود، سپس اگر برای او نیز مانعی باشد، به خواهر پدری و مادری منتقل میشود، سپس از او به خواهر مادری سپس به خواهر پدری و از او به دختر خواهر ابوینی و از او به دختر خواهر مادری و از او به خاله که خواهر ابوینی مادر است و از او به خاله که خواهر مادری باشد و از او به خاله پدری که خواهر پدری مادر باشد، سپس از او بدختر خواهر پدری و از او بدختر برادر ابوینی و از او بدختر برادر مادری و از او بدختر برادر پدری، سپس به عمهای که خواهرابوینی پدر باشد و ازاو به عمهای که خواهر مادری پدر باشد و از او به عمهای که خواهر پدری پدر باشد و از او به خاله مادر و از او به خاله پدر و از او به عمه مادر و از او به عمه پدر که در همه آنها ابوینی بر دیگران مقدم است، منتقل میگردد. هرگاه بچهکوچک هیچ یک از این خویشاوندان و نزدیکان را نداشته باشد، یا هیچ خویشاوندی نداشته باشد که اهلیت حضانت و نگهداری او را داشته باشد، حق حضانت به عصبه محارم از مردان به ترتیب ارث منتقل میگردد. پس این حق به پدر و از او به پدر پدرش هرچه پیشتر رود، سپس به برادرابوینی و از او به برادر پدری و از او به پسر برادر ابوینی و از او به پسر برادر پدری، سپس به عمویی که برادر ابوینی پدر است و از او به عمویی که برادر پدری پدراست و از او به عموی پدرکه برادر ابوینی جد باشد و از او به عموی پدرکه برادر پدری جد باشد، منتقل میشود.
سپس اگر از رجال عصبه محارم نیزکسی نباشد یا اگر باشد و لیکن اهلیت حضانت نداشته باشد، این حق حضانت بچه، به مردان محرم غیرعصبه میرسد پس به جد مادری و از او به برادرمادری و ازاو به پسر برادر مادری، سپس به عموی مادری و از او به دائی که برادر ابوینی مادر باشد و از او بدائی که برادر پدری مادر باشد و از او به دائی که برادر مادری مادر باشد، میرسد.
اگر طفلی هیچکدام از این خویشاوندان و محارم دور و نزدیک نداشت، قاضی کسی را تعیین میکندکه سرپرستی و تربیت او را بعهده بگیرد، تربیتکسانی که حضانت را بعهده دارند به ترتیب فوق است، چون براستی حضانت و نگهداری طفل بسیار ضروری و مهم است و شایستهترینکس برای آن خویشاندان هستند و در بین خویشاوندان نیز بعضی از بعضی دیگر بهترند.
بنابراین اولیاء و خویشاوندانکودک برهمه مقدم هستند چون مصالح کودک در آن است و اگر اولیاء نباشند یا صلاحیت و اهلیت حضانت را نداشته باشند، این حق به خویشاوندان دیگربه ترتیب نزدیکی میرسد، اگرهیچ خویشاوندی نباشد حاکم مسئول تعیینکسی است، که صلاحیت حضانت و نگهداریکودک را داشته باشد .