فقه السنه

فهرست کتاب

شرایط توبه ‌کردن محاربان پیش از دستگیری

شرایط توبه ‌کردن محاربان پیش از دستگیری

توبه ظاهر و باطنی دارد فقه اسلامی به ظاهر توبه نگاه می‌کند نه باطن توبه‌، چون بغیر از خداوندکسی از باطن دیگران خبر ندارد. پس هرگاه بر حسب ظاهر محارب با خدا و رسول خدا پیش ازدستگیری توبه‌کرده‌، توبه او پذیرفته می‌شود و آثار توبه قابل اجرا است‌، بعضی از علما شرط ‌کرده‌اند که بایستی محار‌بان از حاکم طلب امان نامه ‌کنند، و حاکم آن را بپذیرد آن و قت مقبول است و برخی‌ گفته‌اند طلب امان از حاکم شرط نیست و بر امام و حاکم و اجب است که توبه هرکس را بپذیرد و برخی‌ گفته‌اند تنها انداختن اسلحه و رها کردن محل جرم و افساد و دور شدن از آنجا و تامین مردم‌ کافی است و نیازی به مراجعه به امام و حاکم نیست‌. ابن جریرگفت‌: علی و و لید بن مسلم برایمان‌گفتندکه لیث ‌گفته است که موسی مدنی که امیر ما بود گفت‌: که علی اسدی براهزنی و محاربت پرداخت و راه‌ها را نا امن کرده بود و خون ریخت و مال را ربوده بود، پیشوایان و مردم او را تعقیب‌کردند او از خویشتن دفاع‌کرد و نتوانستند او را دستگیرکنند تا اینکه علی اسدی از یک‌نفر این آیه را شنید: ﴿۞قُلۡ یَٰعِبَادِیَ ٱلَّذِینَ أَسۡرَفُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ لَا تَقۡنَطُواْ مِن رَّحۡمَةِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ یَغۡفِرُ ٱلذُّنُوبَ جَمِیعًاۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِیمُ٥٣[الزمر: ۵۳]. «‌بگو ای بندگان من که در ستم بر خویشتن اسراف کرده‌اید از رحمت خداوند مایوس و ناامید مشوید - (‌بزرگی‌گناهتان مانع پشیمان شدنتان نشود و از عفو خدا ناامید مشوید - براستی خداوند همه‌گناهان را (‌بغیر از شرک اگر بخواهد) می‌بخشاید چون خداوند براستی بسیار آمرزنده و مهربان است»‌.و بدنبال آن تحت تاثیر قرار گرفت و توبه‌ کرد و بدان مرد گفت‌: ای بنده خدا باز هم این آیه را برایم بخوان آن مرد قرائت آیه را تکرارکرد و علی اسدی شمشیر خود را درنیام نهاد و در حالی که توبه‌کرده بود سحرگاهان بمدینه آمد، غسل‌ کرد سپس بمسجدالنبی رفت و نماز صبح را بجای آورده سپس نزد ابوهریره در میان یاران او نشست‌، چون هوا روشن شد مردم او را شناختند و بسوی او یورش بردند او گفت‌: شما برمن حقی ندارید و راه شما برمن بسته است چون پیش ازاینکه مرا دستگیرکنید من خود توبه ‌کردم و خود آمدم‌. ابوهریره‌ گفت‌: او راست می‌گوید و دست او را گرفت و با خود او را پیش مروان بن الحکم برد که امیر مدینه بود در زمان معاویه‌. ابوهریره ‌گفت‌: این علی اسدی است که آمده و توبه‌ کرده است و بر او راهی ندارید و نمی‌توانید او را بکشید. و تمام ‌گناهان او را بخشیدند و او را بحال خود گذاشتند.

گوید: علی‌ که توبه ‌کرده بود برای جهاد در راه خدا بیرون رفت و بجنگ دریائی مسلمانان با رومیان رفت که مجاهدان اسلام کشتی خود را بکنار یکی از کشتی‌های رومیان رساندند، علی خود را بمیان ‌کشتی رومیان انداخت سرنشینان ‌کشتی از ترس علی همگی بیک طرف‌ کشتی پناه بردند و کشتی تعادل خود را ازدست داد و و اژگون شد و علی و رومیان همگی غرق شدند و بدینگونه علی بشهادت رسید.

پیش از آنکه جانیان پیش حاکم برده شوند اگر توبه ‌کنند حدود از آنان ساقط می‌شود

گفتیم هرگاه محاربان پیش از دستگیری و قدرت بر آن‌ها توبه ‌کنند حد و مجازات راهزنی و محار‌بت از آنان ساقط می‌شود چون خداوند می‌فرماید:

﴿إِلَّا ٱلَّذِینَ تَابُواْ مِن قَبۡلِ أَن تَقۡدِرُواْ عَلَیۡهِمۡۖ فَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِیمٞ٣٤[المائدة: ۳۴].

و این حکم تنها مقصور بر حد محار‌بت و راهزنی نیست بلکه حکمی است که همه جنایتکاران را شامل می‌شود، بنابراین هرکس مرتکب جرمی شودکه مستوجب حد شرعی باشد سپس پیش از اینکه او را پیش حاکم برند و از او شکایت شود، توبه ‌کند حد شرعی از او ساقط می‌گردد. زیرا هرگاه حد شرعی از محار‌بان تبهکار ساقط شود بطریق اولی از غیر آنان ساقط می‌گردد، چون جرمشان از جرم محار‌بان ‌کمتر و سبک‌تر است و ابن تیمیه این را‌ی را ترجیح داده و گفته است‌: «‌هرکس پیش ازشکایت به حاکم و بردن او پیش حاکم از زنا و دزدی و می‌خوارگی توبه‌ کند و پشیمان شود چون هنوز قضیه او پیش حاکم شرع مطرح نشده و از او شکایت بعمل نیامده است‌، صحیح آنست که حد شرعی از او ساقط‌ گردد

همانگونه که باجماع درباره محاربان حکم چنین است که اگر پیش از دستگیری توبه کنند، از مجازات محاربت معاف می‌باشند»‌.

و قرطبی‌گفته است‌: اما شراب خوارگان و زناکاران و دزدان هرگاه توبه‌کنند و اصلاح شوند و پیش ازمراجعه به امام و حاکم این توبه و اصلاح آنان معروف و مشخص و شناخته باشد و سپس پیش امام و حاکم برده شوند، شایسته نیست که حد شرعی درباره آنان اجراگردد، و لی اگر آنان را پیش حاکم و امام بردند و ادعا کردند که ما توبه ‌کرده‌ایم از آنان پذیرفته نمی‌شود چون در این حالت مانند محار‌بانی هستند که مغلوب و دستگیر شده‌اند که ادعای توبه از آنان نیز پذیرفته نمی‌گردد.

ابن قدامه این اختلاف را تفصیل داده و گفته است‌: «اگر کسی از محاربان که حد محاربت بر او است توبه‌کرد و اصلاح شد درباره او دو روایت است‌:

در یکی از آن دو روایت آمده است که با توجه به: ﴿وَٱلَّذَانِ یَأۡتِیَٰنِهَا مِنكُمۡ فَ‍َٔاذُوهُمَاۖ فَإِن تَابَا وَأَصۡلَحَا فَأَعۡرِضُواْ عَنۡهُمَآۗ[النساء: ۱۶]. «‌‌آن دوکس از شما که جرم زنا را مرتکب می‌شوند آنان را با اجرای حد شرعی بیازارید، سپس اگر توبه ‌کردند و اصلاح پیشه کردند از آنان صرف نظرکنید»‌.و حد شرعی دزد را ذکرکرده سپس می‌فرماید: ﴿فَمَن تَابَ مِنۢ بَعۡدِ ظُلۡمِهِۦ وَأَصۡلَحَ فَإِنَّ ٱللَّهَ یَتُوبُ عَلَیۡهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِیمٌ٣٩[المائدة: ۳۹]. «‌پس هرکس توبه‌کرد از ارتکاب دزدی و اصلاح شد براستی خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است»‌. و پیامبرصگفته است‌: «التائب من الذنب كمن لاذنب له»«‌‌کسی که از گناه توبه ‌کند مانند کسی است که‌ گناه ندارد و بمنزله عدم ارتکاب گناه است‌»‌.کسی که گناه نداشته باشد بر او حدی نیست‌. و قتی به پیامبرصخبر دادند که ماعز به هنگام اجرای حد شرعی زنا فرار کرد و گفت مرا فریب دادند و پشیمان شد از اقرارش‌، پیامبرصگفت‌: «هلاتركتموه یتوب فیتوب الله علیه؟!»«‌چرا او را بحال خود نگذاشتید که توبه‌کند و خداوند توبه‌اش را بپذیرد؟‌»‌. چون این حق خالص خداوندی است و حق خالص خداوند با توبه ساقط می‌شود مانند حد محاربت‌.

روایت دوم آنست‌ که حد شرعی با توبه ساقط نمی‌شود و این قول مالک و ابوحنیفه و یکی از دو قول شافعی است و اینان می‌گویند خداوند فرموده است‌: ﴿ٱلزَّانِیَةُ وَٱلزَّانِی فَٱجۡلِدُواْ كُلَّ وَٰحِدٖ مِّنۡهُمَا مِاْئَةَ جَلۡدَةٖۖ[النور: ۲]. «‌‌بر هریک از مرد و زنی که مرتکب زنا شده‌اند یکصد ضربه شلاق بزنید»‌.و این حکم عام است توبه‌کنندگان و غیر آنان را نیز یکسان دربر می‌گیرد و درباره دزدان هم بطور مطلق‌گفته است ﴿وَٱلسَّارِقُ وَٱلسَّارِقَةُ فَٱقۡطَعُوٓاْ أَیۡدِیَهُمَا[المائدة: ۳۸]. «‌هر مرد و زنی که مرتکب دزدی شوند دست‌شان را ببرید»‌.زیرا پیامبرص«ماعز» و «غامدیه» را رجم‌ کرد و دست‌ کسی را که بدزدی اقرار کرده بود برید در حالیکه این‌ها که خود آمده بودند و قصد پاک شدن از گناه را داشتند و خواهان اجرای حدگردیده بودند این اقرارشان خود توبه است و پیامبرصاین‌کار آنان را توبه نامید و درباره زنی‌گفت‌: «لقد تابت توبة لو قسمت على سبعین من أهل المدینة لو سعتهم»و عمرو بن سمره پیش پیامبرصآمد و گفت‌: ای رسول خدا من شتری را از فلان قبیله دزدیده‌ام‌، پس مرا از آن پاک‌کن یعنی حد دزدی را بر بر من اجرا کن‌. پیامبرصدستور داد حد شرعی را درباره او اجراگردید، زیرا حد کفاره و تاوان ‌گناه است‌، پس با توبه ساقط نمی‌شود مانند کفاره شکستن قسم و قتل و چون شخصی خود بیاید و بگوید مانند محار‌بی است که بر آن دست یافته باشند همانگونه که حد شرعی بعد از دستگیری بر محارب از وی ساقط نمی‌شود از اینهم با توبه ساقط نمی‌شود. بنا بقولی‌ که توبه حد شرعی را ساقط می‌کند باز هم اختلاف است‌ که آیا مجرد توبه ‌کردن برای اسقاط حدکافی است یا اینکه باید عملش نیز اصلاح‌گردد. در اینهم دو و جه هست:

۱- ‌یکی اینست که بمجرد توبه حد ساقط می‌شود و ظاهر قول یاران ما اینست چون توبه ساقط‌ کننده حد است و مانند توبه محارب پیش از دستگیری می‌باشد.

۲- ‌تنها توبه ‌کافی نیست بلکه اصلاح عمل نیز معتبر است چون خداوند می‌فرماید: ﴿وَٱلَّذَانِ یَأۡتِیَٰنِهَا مِنكُمۡ فَ‍َٔاذُوهُمَاۖ فَإِن تَابَا وَأَصۡلَحَا فَأَعۡرِضُواْ عَنۡهُمَآۗ[النساء: ۱۶]. «‌اگر توبه‌کردند و اصلاح شدند از آنان چشم پوشی‌کنید و آنان را ببخشید».و ﴿فَمَن تَابَ مِنۢ بَعۡدِ ظُلۡمِهِۦ وَأَصۡلَحَ فَإِنَّ ٱللَّهَ یَتُوبُ عَلَیۡهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِیمٌ٣٩[المائدة: ۳۹]. «‌‌هرکس توبه‌کرد و بعد از ظلم و ستم اصلاح شد آنگاه خداوند بسیار آمرزگار و مهربان است»‌.بنابراین لازم است که پس از توبه مدتی بگذرد تا راستی توبه و نیت درست او معلوم ‌گردد، و این مدت هم معلوم و مشخص و محدود نیست‌. بعضی از یاران امام شافعی گفته‌اند این مدت باید یکسال باشد. و تعیین این مدت صحیح بنظر نمی‌رسد چون تعیین و قت است بدون اینکه چیزی دال بروقت معین وجود داشته باشد پس جایز نیست‌.