چیزی که و ضو برای آن و اجب است
برای سه چیز و ضو و اجب است:
۱- نماز بطور مطلق، خواه نماز و اجب یا نماز سنت باشد حتی اگر نماز میت هم باشد، زیرا خداوند فرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا قُمۡتُمۡ إِلَى ٱلصَّلَوٰةِ فَٱغۡسِلُواْ وُجُوهَكُمۡ وَأَیۡدِیَكُمۡ إِلَى ٱلۡمَرَافِقِ وَٱمۡسَحُواْ بِرُءُوسِكُمۡ وَأَرۡجُلَكُمۡ إِلَى ٱلۡكَعۡبَیۡنِۚ﴾[المائدة: ۶] . پس هرگاه کسی بخواهد نماز بگزارد و و ضو نداشته باشد، باید و ضو گیرد. و همچنین پیامبرصفرمود: «لا یقبل الله صلاة بغیر طهور، ولا صدقة من غلول» «خداوند نماز بدون و ضو را، و صدقه از مال بسرقت رفته از غنیمت را، نمیپذیرد». جز بخاری همهء محدثین آن را روایت کردهاند.
۲- طواف خانه کعبه: زیرا ابن عباسبروایت کرده است که پیامبرصفرموده است: «الطواف صلاة إلا أن الله تعالى أحل فیه الكلام، فمن تكلم فلا یتكلم إلا بخیر»«طواف خانه کعبه نماز است، جز آنکه خداوند سخن گفتن در آنرا، حلال فرموده است، پس هرکس در حین طواف حرف میزند، جز به نیکی لب نگشاید». ترمذی و دارقطنی آن را روایت کردهاند و الحاکم و ابن السکن و ابن خزیمه آن را "صحیح" دانستهاند.
۳- دست زدن به قرآن کریم: زیرا ابوبکر بن محمد بن عمرو بن حزم از پدرش از جدشسروایت کرده که پیامبرص، نامهای به اهل یمن ارسال داشت که در آن مرقوم گردیده بود: «لا یمس القرآن إلا طاهر». «به قرآن کسی دست نزند مگر اینکه پاک باشد». نسائی و دارقطنی و بیهقی و اثرم آن را روایت کردهاند. ابن عبدالبر گفته است: این حدیث، شبیه متواتر است، زیرا مردم آن را قبول کردهاند. از عبدالله بن عمربنقل شده که پیامبرصفرموده است: "«لا یمس القرآن إلا طاهر»"هیثمی در مجمع الزواید آن را ذکر کرده و گفته است: مردان راوی آن موثوق به هستند. حدیث بر آن دلالت دارد که دست زدن به «مصحف» جایز نیست جز برای کسی که پاک و طاهر باشد. لیکن کلمۀ «طاهر» لفظی است مشترک، برای کسی که و ضو دارد و برای کسی که جنب نیست، بر هردو یکسان اطلاق میشود و همچنین بر کسی که مومن باشد و کسی که بر بدنش پلیدی نباشد نیز اطلاق میشود، برای اینکه یکی از معانی آن بطور معین و مشخص اراده گردد، باید قرینهای باشد، پس آن حدیث مشخصاً کسی را که و ضو ندارد از دست زدن به قرآن و مصحف منع نمیکند. و اما درآیه: ﴿لَّا یَمَسُّهُۥٓ إِلَّا ٱلۡمُطَهَّرُونَ٧٩﴾[الواقعة: ۷۹]. «بدان دست نمیزنند مگر پاکان».بر حسب ظاهر ضمیر در ﴿لَّا یَمَسُّهُۥٓ﴾بر میگردد به «کتاب مکنون» که مراد از آن لوح محفوظ است، زیرا به آن نزدیکتر است، آنوقت مراد از ﴿ٱلۡمُطَهَّرُونَ﴾فرشتگان خواهد بود. همچنان که در دیگر سخن خداوند آمده است که: ﴿فِی صُحُفٖ مُّكَرَّمَةٖ١٣ مَّرۡفُوعَةٖ مُّطَهَّرَةِۢ١٤ بِأَیۡدِی سَفَرَةٖ١٥ كِرَامِۢ بَرَرَةٖ١٦﴾[عبس: ۱۳-۱۶]. «این آیات قرآنی ثبت شده است در صحیفههای گرامی و ارجمند، و بلند قدر و پاکیزه از همهی عیبها، این آیات بدستهای فرشتگان گرامی نیکوکار نوشته شده است»".
رای ابن عباس و شعبی و ضحاک و زید بن علی و الموید بالله و داود و ابن حزم و حماد بن ابی سلیمان بر آنست که اگر کسی و ضو نداشته باشد، جایز است به مصحف دست بزند.
و اما قرائت قرآن برای کسی که و ضو ندارد بدون اینکه به مصحف دست بزند باتفاق همه فقهاء جایز است. آلبانی محدث معاصر نیز بر این عقیده است که دست زدن به قرآن و مصحف بدون و ضو اشکال ندارد.