انتقال کودک
هرگاه یکی از و الدین برای نیاز خویش به مسافرت رفت و دیگری مقیم بود، مقیم برای نگهداری بچه استحقاق بیشتری دارد چون مسافرت برای کودک بویژه اگر شیرخواره باشد زیانمند است و او را تباه میکند و این مطلب را بطور مطلق گفتهاند و سفر حج را استثنا نکردهاند.
هرگاه یکی از و الدین از محل خود به شهر دیگری نقل مکانکند، تا درآنجا اقامت نماید، و آن شهر و راه آن خطرناک بود، یا شهر یا راه خطر داشت، هرکدام مقیم باشد، برای نگهداری بچه شایستهتراست. اگر شهر و راه هردو بدون خطر و ترس باشند. دو قول است که دو روایت از احمد میباشد.که بموجب یک قول حضانت برای پدراست تا بتواند بچه را تربیت و تعلیم و تادیب نمایدکه قول مالک و شافعی نیز چنین است و قاضی شریح بدان حکمکرده است.
قولدوم میگوید که مادر شایستهتر است و حق بیشتری برای این کار دارد. و قول سومی نیز هست که میگوید: اگر پدر نقل مکانکند مادر برای نگهداری بچه شایستهتر است و اگر مادرنقل مکانکند و نقل مکان وی به شهری باشدکه درآنجا نکاح کرده بودند، باز هم مادر برای نگهداری بچه شایستهتر است و اگرنقل مکانش به غیر آن شهر باشد، پدر برای نگهداری بچه شایستهتر است و این قول ابوحنیفه است.
از ابوحنیفه روایت دیگری نیز نقلکردهاند، که اگر مادر از شهر به ده میرفت پدر برای حضانت کودک شایستهتر است. و اگر مادر از شهری به شهری دیگربرود. مادر برای حضانت شایستگی بیشتری دارد. اینها همه اقوالی هستندکه هیچکدام دلیلی ندارند، که دل بدان اطمینانکند و آرامش یابد.
صواب آنست که دربارهکودک جانب احتیاط مراعات شود و مصلحت او در نظر باشد اقامت یا مسافرت و انتقال به جای دیگر مهم نیست، بلکه مصلحت او مهم است، درهرجا و پیش هرکس، مصلحت و سود و حفظ او مراعاتگردد، آن را باید اختیارکرد و اقامت یا انتقال تاثیری درآن ندارد.
این مسائل همه در حالی است که هدف از مسافرت یکی از و الدین، زیان رساندن بدیگری و گرفتن بچه از او نباشد. اگر هدف یکی از مسافرت این باشد به وی جواب داده نمیشود. و الله الموفق.