فقه السنه

فهرست کتاب

اجرای صیغه عقد نکا‌ح بغیر از زبان عربی

اجرای صیغه عقد نکا‌ح بغیر از زبان عربی

فقهاء اتفاق نظردارند براینکه اگر طرفین عقد ازدواج یا یکی از آن‌ها زبان عربی را نفهمد، ادای صیغه عقد بزبان غیراززبان عربی نیزجایزاست‌. و لی اگر هردو طرف زبان عربی را بفهمند و بتوانند صیغه عقد را بزبان عربی اداکنند، آیا دراین صورت بزبان غیر از زبان عربی اجرای صیغه عقد جایز است‌؟.

ابن قدامه در مغنی‌گفته است‌: هرکس بتواند صیغه نکاح را بزبان عربی‌گوید اجرای صیغه نکاح‌، بغیر از زبان عربی برای اوصحیح نیست‌، شافعی نیزدر یکی از دو قول خود، چنین‌گفته است‌. ابوحنیفه‌گوید: در این صورت نیز اگر با لفظ و یژه نکاح - که معنی نکاح را درآن زبان برساند - و بغیراززبان عربی‌، صیغه را اجراکند، عقد نکاح صحیح است‌، همانگونه که بزبان عربی نیز صحیح است‌. و لی بنظر ما صحیح نیست چون صیغه عقد بلفظ نکاح و تزویج ادا نشده است با اینکه می‌توانستند به عربی اجرا کنند همانگونه که اگر لفظ «احلال» را بکار ببرد نیزصحیح نیست‌. یعنی با وجود قدرت برگفتن صیغه عقد، بلفظ انکاح و تزویج‌، عدول از آن‌ها، جایز نیست‌. و لی برای‌کسی که عربی را نیکو نمی‌داند، اجرای صیغه عقد نکاح بزبان خودش صحیح است‌، چون او از غیر زبان خود، عاجز است و حکم «‌اخرس» و لال را دارد.

ولی باید معنی دقیق دولفظ عربی‌انکاح و تزویج را، درزبان خود، بگونه‌ای و با کلمات و الفاظی اداکند، که معنی آن‌ها را برساند.کسی که عربی را نیکو نمی‌داند بر وی و اجب نیست که الفاظ نکاح را بزبان عربی یادگیرد. خطابی‌گوید: چیزی که زبان عربی درآن شرط صحت باشد، با وجود قدرت یادگیری‌، تعلیم و یادگیری آن و اجب است‌، مانند تکبیر بزبان عربی‌. دلیل نظریه اول آنست که نکاح خود و اجب نیست پس تعلم و یادگیری ارکان آنهم بزبان عربی و اجب نشده است و بیع نیز چنین می‌باشد. و لی تکبیرخود و اجب است‌، پس یادگیری آنهم بزبان عربی و اجب است‌. اگر یکی از طرفین عقد نکاح‌، عربی را نیکو می‌دانست و دیگری نمی‌دانست آنکه عربی را می‌داند صیغه عقد را بزبان عربی و دیگری بزبان خودگوید. اگر یکی از آن‌ها زبان دیگری را نمی‌دانست‌، بایدکسی که زبان هردو را می‌داند و مورد اطمنان نیزمی‌باشد، بوی خبربدهد که آنچه طرف می‌گوید دقیقا معنی لفظ نکاح می‌باشد. درحقیقت آنچه بنظرما می‌رسد اینست‌، که این سختگیری‌ها لازم نیست و دین خدا آسان و سهل و ساده است و قبلا نیز گفتیم که رکن حقیقی ازدواج رضایت طرفین است و ایجاب و قبول بیانگراین رضایت و دلیل آن می‌باشد، پس بهرزبانی این رضایت بیان گردد کافی است‌.

ابن تیمیه‌گوید: نکاح اگرچه تقرب بخدا و طاعت است‌، و لی مانند "‌عتق = آزاد کردن بنده و برده و صدقه و احسان‌، بهر زبانی بیان شود، صحیح است و لفظ خاص عربی یا غیرعربی‌، برای آن معین نشده است‌. بعلاوه اگر یکنفر غیرعربی فعلا عربی را یادگرفت‌، چه بسا مفهوم ازدواج را آنگونه که در زبان خود بدان عادت‌گرفته است‌، درزبان عربی نفهمد. بلی اگرگفته شود: بدون نیاز و ضرورت‌، اجرای عقود و خطابات بغیر از زبان عربی‌، مکروه است سخن بیمورد نمی‌باشد. همانگونه که از مالک و احمد و شافعی روایت شده است که گفته‌اند اگر نیاز و ضرورت نباشد، عادت به‌گفتگو بغیر از زبان عربی‌، مکروه است‌.