ب- ازدواج مستحب
اما اگر کسی آرزومند ازدواج بود و توانائی و استطاعت آن را نیز داشت و لی این نگرانی را نداردکه اگر ازدواج نکند، مرتکبگناه و کارهای ناشایست شود، در این صورت ازدواج برای او مستحب است نه و اجب و ازدواج برای اوی بهتر است از اینکه انزواگزیند و بعبادت پردازد، چون رهبانیت و ترک دنیا و اعراض از لذایذ مشروع آن بهیچ و جه دراسلام نیست و با طبیعت انسانی مخالفت دارد.
طبرانی از سعد بن ابی و قاص روایت کرده است که پیامبرصگفت: «إن الله أبدلنا بالرهبانیة الحنیفیة السمحة»«خداوند بجای ترک دنیا و اعراض از لذایذ آن، که با سرشت انسان سازگار نیست، دین آسان و سهل و ساده و سازگار با سرشت انسان را، به مابخشیده است».
بیهقی بروایت از ابی امامهگوید: پیامبرصفرمود: «تزوجوا فإنی مكاثر بكم الامم، ولا تكونوا كرهبانیة النصارى»«ازدواجکنید، چون من باکثرت شما، بر پیامبران و ملتهای دیگر، فزونی میطلبم و مباهات میکنم و مانند نصرانیان، طریقه رهبانیت و ترک دنیا و اعراض از لذایذ آن را، اختیار نکنید». عمر به ابوالزواید گفت: تنها دو چیزمیتواند مانع ازدواج توگردد: «عجزو ناتوانی یا فسق و فجور». ابن عباسگوید: «وقتی عبادت عبادت کننده، کامل است که ازدواج کرده باشد».