فقه السنه

فهرست کتاب

۲- طلاق مست

۲- طلاق مست

جمهور فقهاء می‌گویند:‌کسی که در حال مستی الفاظ طلاق را بر زبان آورد طلاقش می‌افتد و صحیح است چون باراده خود به مستی اقدام‌کرده و خود سبب فساد و تباهی عقل خویش را فراهم آورده است‌.

گروهی‌گفته‌اند: مست و دیوانه یکسانند و طلاق مست لغو و بیهوده است و اعتبار ندارد و صحیح نیست‌، چون او فاقد عقل است و عقل مناط و منشاء تکلیف است و خداوند می‌فرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَقۡرَبُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَأَنتُمۡ سُكَٰرَىٰ حَتَّىٰ تَعۡلَمُواْ مَا تَقُولُونَ[النساء: ۴۳]. «ای مومنان در حال مستی نماز مخوانید و اصلا بدنبال مستی نباشید چون مست نمی‌داند چه می‌گوید، پس مستی نکنید تا بدانید در نماز چه می‌گوئید»‌.پس خداوند سخن و گفتار مست را غیرمعتبرگردانده است چون او نمی‌داند چه می‌گوید. و ثابت شده است که عثمان بن عفان طلاق مست را معتبر نمی‌دانست‌. گروهی از اهل علم‌گفته‌اندکه‌: هیچیک از یاران پیامبرصدر این نظر با عثمان مخالفت نکرده است‌. و مذهب یحیی بن سعید الانصاری و حمید بن عبدالرحمن و ربیعه و لیث ابن سعد و عبدالله بن الحسین و اسحاق بن راهویه و ابوثور و شافعی بنا بیکی از دو قولش که مزنی از علمای شافعیه آن را اختیارکرده است نیز چنین است‌. و روایتی از امام احمد که مذهبش بر آن قرارگرفته و مذهب همه اهل ظاهریه و ابوجعفر طحاوی و ابوحسن‌کرخی از حنفیه نیز چنین می‌باشد.

شوکانی ‌گفته است مستی که عقلش زایل شده است طلاق اومعتبرنیست‌، چون او عقل که مدار و مناط تکلیف است ندارد و شارع مقدس عقوبت و تاوان او را معین‌کرده است‌، ما نباید برای خود از آن عقوبت الهی بیشتربرای او تعیین‌کنیم و بگوئیم بجهت تنبیه و عقوبت طلاقش نیزمی‌افتد و او از دو جهت خسران دیده و زیانمند گردد. اخیرا در محاکم و دادگاه‌ها بدین مذهب حکم می‌شود: در قانون شماره ٢٥ سال ١٩٢٩ در ماده اول از آن آمده است‌: "‌طلاق مست و مکره و اقع نمی‌شود و معتبر نیست‌‌.