فقه السنه

فهرست کتاب

کسی بمیرد و بر وی روزه قضا باشد

کسی بمیرد و بر وی روزه قضا باشد

اجماع علماء بر آنست که اگر کسی بمیرد و نمازهائی از او قضا شده باشد و لی او و کسی دیگری نمی‌تواند بجای او آن نمازها را بخواند و قضا کند و همچنین اگر کسی در هنگام زندگی از روزه ‌گرفتن عاجز باشد تا او زنده است جایز نیست‌ کسی بجای او روزه باشد.

اما اگر کسی بمیرد و بروی روزه قضا باشد و از پیش از مرگش امکان قضای آن را داشته و قضا نکرده است‌، فقیهان درباره حکم او اختلاف دارند. جمهور علما از جمله ابوحنیفه و مالک و مشهور مذهب شافعی بر آن هستند که و لی او جایز نیست بجای او روزه بگیرد، لیکن باید کفاره هر روزه را یک «‌‌مد» (یک‌چهارم از ٢١٧٦ کیلوگرم‌) طعام بپردازد (‌برای حنفیه نیم صاع گندم و یا یک صاع از غیر آن‌). برگزیده مذهب شافعیه آنست: مستحب می‌باشدکه و لی او به جای او روزه باشد و ذمه مرده تبرئه می‌شود و کفاره‌ای لازم نیست. مقصود از «‌‌ولی‌«‌ میت خویشاوند او است خواه و ارث یا «‌‌عصبه = خویشاوندان نزدیک که از انسان دفاع می‌کنند» یا غیر آنان است. اگر شخص بیگانه‌ای بجای «‌‌میت» روزه‌گرفت‌، چنانچه با اجازه «‌‌ولی‌«‌ باشد صحیح است و اگر با اجازه «‌‌ولی» نباشد صحیح نیست. آنان بر این رای خویش به روایت احمد و شیخین از عایشهلاستدلال کرده‌اند که گفته است: پیامبرصفرمود: «من مات وعلیه صیام صام عنه ولیه»«اگر کسی مرد و بروی روزه قضا بود و لی اواگر خواست بجای او روزه باشد». بزار با سند «حسن» بدان افزوده است: «‌ان شاء‌«‌. امام احمد و صاحبان سنن از ابن عباس روایت کرده‌اند که «‌‌مردی پیش پیامبرصآمد و گفت: ای رسول خدا، مادرم مرده و روزه یک ماه او قضا شده است‌، آیا من می‌توانم بجای او این ماه را قضاکنم‌؟ پیامبرصگفت: «لو كان على أمك دین أكنت قاضیه؟ " قال: نعم. قال: " فدین الله أحق أن یقضى»«اگر مادرت بکسی بدهکار می‌بود، حاضر بودی که بدهی وی را پرداخت کنی‌؟ او گفت آری. پیامبرصگفت: بنابراین بدهی خداوند شایسته‌تر است که باز پرداخت گردد». نووی گفته است: اینست سخن صحیح برگزیده‌ای که ما بدان عقیده داریم و یاران محقق فقیه و محدث ما با توجه بدین احادیث صحیح و صریح آن را صحیح دانسته‌اند.