فقه السنه

فهرست کتاب

قتل عمدی

قتل عمدی

قتل عمد آنست که شخص مکلفی‌، از روی قصد و اراده و به عمد، انسانی را بناحق بکشد و ظن او غالب باشد باینکه او را بجای او خواهند کشت‌. بنابراین و قتی قتل عمد صورت تحقق می‌پذیردکه ارکان زیر درآن موجود باشد:

۱- باید قاتل عاقل و بالغ و اراده‌کننده قتل باشد.

شرط عقل و بلوغ بدان جهت است که حضرت علی بن ابی‌طالب روایت ‌کرده است که پیامبرصگفت‌: «رفع القلم عن ثلاث: عن المجنون حتى یفیق، وعن النائم حتى یستیقظ وعن الصبی حتى یحتلم»«از سه‌کس قلم تکلیف برداشته شده است‌: ازدیوانه تا اینکه دیوانگیش زوال یابد از خوابیده تا اینکه بیدار شود و ازکودک تا اینکه بالغ گردد و محتلم شود». احمد و ابوداود و ترمذی آن را روایت ‌کرده‌اند.

و اما شرط عمد بودن بدان سبب است که ابوهریره گفت‌: مردی در زمان پیامبرصمرتکب قتل شده بود و اورا پیش پیامبرصبردند پیامبرصقاتل را به و لی مقتول و صاحب خون سپرد و قاتل‌گفت‌: ای رسول خدا من نمی‌خواستم او را بکشم‌. پیامبرصبه و لی مقتول ‌گفت‌: «أما إنه إن كان صادقا ثم قتلته دخلت النار»«اما اگر او راست بگویدکه او را به عمد و از روی قصد نکشته باشد و تو او را بجای مقتول بکشی بآتش دوزخ‌گرفتار خواهی شد»‌.

ولی مقتول او را آزادکرد، با تسمه‌ای چرمی شانه آن مرد را بسته بودند پس از

اینکه و لی مقتول او را رهاکرد، بیرون رفت و آن تسمه چرمی را بدنبال‌، خود می‌کشید و از آن پس او را ذالنسعه می‌نامیدند.

ابوداود و نسائی و ابن ماجه و ترمذی که آن را صحیح دانسته است‌، آن را روایت کرده‌اند. ابوداود گفته است که پیامبرصفرمود: «العمد قود، إلا أن یعفو ولی المقتول»«قتل عمد قصاص دارد مگر اینکه و لی مقتول قاتل را عفو کند»‌.

ابن ماجه روایت ‌کرده است که پیامبرصگفت‌: «من قتل عامدا فهو قود، ومن حال بینه وبینه فعلیه لعنة الله والملائكة والنا س أجمعین، لا یقبل الله منه صرفا ولاعدلا»«هرکس به عمد و قصد،‌کسی را بکشد، این قتل او سبب قصاص است و هرکس مانع قصاص ازاو شود، لعنت خدا و فرشتگان و مردم بر او باد. خداوند از او توبه و فدیه را نمی‌پذیرد»‌.

۲- باید مقتول آدمی باشد و بنا حق‌ کشته شود و خون او مباح نباشد.

۳- و ابزاری‌ که بدان قتل صورت‌گرفته است‌، باید از نوع ابزار و آلاتی باشدکه غالباً سبب قتل شود.

چنانچه این ارکان سه‌گانه تحقق نپذیرد، این قتل قتل عمدی نیست و قتل عمدی تلقی نمی‌شود.