فقه السنه

فهرست کتاب

حد زنای محصن = زن و مرد ازدواج کرده

حد زنای محصن = زن و مرد ازدواج کرده

علماء بر این اتفاق نظر دارندکه اگر زن ازدواج‌کرده یا مرد ازدواج‌کرده مرتکب زنا شدند باید رجم و سنگسار شوند . و چنین استدلال‌کرده‌اند:

۱- ‌از ابوهریره روایت است‌که مردی در مسجد پیش پیامبرصآمد وگفت‌: ای رسول خدا: من مرتکب عمل زنا شده‌ام‌. پیامبرصاز او روی برگرداند تا چهار بار این اعتراف را تکرارکرد و پیامبرصبه وی توجه نکرد ولی چون چهار بار این گواهی را برعلیه نفس خویش داد پیامبرصاورا خواند وگفت‌: «أبك جنون؟»«‌آیا تو دیوانه‌ای‌؟‌» ‌گفت‌: نخیر. پیامبرصگفت‌: «فهل أحصنت؟»«ازدواج کرده‌ای‌؟‌» ‌گفت‌: آری‌. پیامبرصگفت‌: «اذهبوا فارجموه»«او را ببرید و رجم‌کنید و سنگسار نمائید».

ابن شهاب‌ گوید:‌کسی به من خبر داد که از جابر بن عبدالله شنیده بود که‌ گفت‌: من از جمله ‌کسانی بودم ‌که در رجم آن مرد شرکت داشتیم‌، او را در «‌مصلی = جای نماز عید» رجم‌کردیم و قتی ‌که باریدن سنگ به سوی او سرازیر شد، فرار کرد و ما در «‌حره» به و‌ی رسیدیم و او را سنگسار کردیم‌. این رو‌ایت متفق علیه است‌. و این دلیل است‌که احصان با یک بار اقرار و اعتراف از شخصی ثابت می‌گردد و جواب دادن به «‌نعم = آری» خود اقرار است‌.

۲- از ابن عباس نقل است‌که عمر بن خطاب در ضمن خطابه گفت‌: «خداو‌ند حضرت محمدصرا به حق مبعوث‌کرده و قرآن بروی نازل نموده است و ‌از جمله آنچه بر و‌ی نازل شده آیه رجم است‌که آن را خوانده و حفظ‌ کرده‌ایم‌، پیامبرصبرابر آن به رجم زناکار محصن پرداخته و ما نیز چنین‌کرده‌ایم‌. من نگران این هستم که اگر زمان ط‌ولانی بگذرد، ‌کسی بگوید: ما درکتاب خدا اثری از رجم نمی‌بینیم آن گاه مردم‌ گمراه شوند با ترک فریضه‌ای‌که خداوند آن را نازل‌کرده و بدان دستور داده‌اند،‌که هر مرد و هر زنی محصنی و ازدواج ‌کرده‌ای مرتکب زنا شود که‌گواهانی برآن‌ گواهی دهند یا اینکه زن بی‌شوهری‌که قبلا ازدواج ‌کرده آبستن‌گردد یا وسیله اعتراف مرتکب شونده جرم ثابت شود، بایستی مرتکب زنا در این حال رجم‌گردد. بخدای قسم اگر ترس نبودکه مردم بگویند: عمر چیزی به قرآن افزو‌ده است آیه رجم را دستور می‌دادم‌که بنویسند. این روایت را بطور مختصر یا مطول شیخین و ابوداو‌د و ترمذی و نسائی رو‌ایت کرده‌اند.

درکتاب نیل الاو‌طار آمده است‌که ثبوت حکم رجم مورد اجماع همه می‌باشد درکتاب «‌البحر» از خوارج نقل شده‌که رجم واجب نیست و ابن العربی نیز از خوارج چنین حکایت‌کرده است‌. و آن را ازبعضی از علمای معتزله مانند «نظام» و یارانش نیز حکایت‌کرده است‌. و آنان بر این ادعای خویش هیچ سندی ندارند جز اینکه می‏‎گویند درقرآن نیست و این باطل است‌. زیرا حکم رجم با سنت متواترکه بر آن اجماع است ثابت شده است و برابر روایت عمر بن خطاب‌که جماعت محدثین بزرگ از او روایت‌کرده‌اند برابر نص قرآن نیز ثابت شده است‌. عمرگفت‌: آیۀ رجم ازجمله چیزهائی است‌که برپیامبری نازل شده و ما آن را خوانده وحفظ کرده‌ایم و پیامبرصحکم رجم را اجراکرده و ما نیز به پیروی از او اجرا کرده‌ایم‌. نسخ تلاوت و قرائت آیه‌ای مستلزم نسخ حکم آن نیست‌. همانگونه‌که ابوداود آن را از حدیث ابن عباس بیرون آورده است‌. امام احمد و طبرانی درکتاب «الکبیر» از حدیث امامه به سهل و او از خاله‌اش «عجماء» نقل‌ کرده است‌که «الشیخ والشیخة إذا زنیا فارجموهما ألبتة بما قضیا من اللذة» «هرگاه شیخ وشیخه = زن و مرد پیر و ازدواج کرده مرتکب عمل زنا شوند بسبب لذتی‌ که دیده‌اند آنان را سنگسار کنید»‌.

از جمله چیزهائی است‌که جزو قرآن است و بر پیامبرصنازل‌گردیده است ابن حبان در صحیح خود از ابی بن ‌کعب چنین نقل‌کرده است‌ که‌:

سوره احزاب باندازه سوره بقره بوده و آیه: «الشیخ والشیخة ...الخ»جزو آن سوره بوده است‌.