فلسفه هروله رفتن
ابن عباس در این باره گوید: پیامبرصو قتی که به مکه و ارد شد، بر اثر تب مدینه سست و ناتوان گردیده بود، مشرکان گفتند: قومی بر شما و ارد میشوند که تب مدینه آنان را ناتوان ساخته و از آن دچار شر و تباهی شدهاند. خداوند پیامبرصرا بر این گفته مشرکان مطلع ساخت. لذا به یاران خود فرمود در سه دور و شوط اول طواف، هروله بروند و در بین دو رکن بصورت عادی بروند. چون مشرکان مسلمانان را دیدند که با هروله میروند، گفتند: «اینان که شما میگفتید بر اثر تب مدینه ناتوان شدهاند، از ما قویترند». ابن عباس گفت: پیامبرصبخاطر توجه به حال اصحاب دستور نداد، که در همه هفت دور طواف هروله بروند تا خسته نشوند و زیان نبینند».
بروایت بخاری و مسلم و ابوداود که متن از او است.
عمر خطاب در نظر داشت که بعد از اینکه این فلسفه منتفی شده است و مسلمین بر اوضاع مسلط شدهاند، هروله را ترک کنند، و لی خواست صورت طواف بهمان حال دوران پیامبرصبرای نسلهای بعدی باقی بماند و یادگاری باشد. محبالدین طبری گوید: گاهی بنا به سببی، چیزی در دین پیش میآید، سپس آن سبب از میان میرود، و لی حکم آن باقی میماند.
زید بن اسلم از پدرش نقل میکند که گفت: از عمر بن خطاب شنیدم که میگفت: چرا ما امروز هروله میرویم و شانههای خود را برهنه میسازیم؟ و حال آنکه خداوند اسلام را پیروز گردانیده است و کفر و کافران را نابود ساخته است. با این حال چیزی که در زمان پیامبرصانجام میدادیم، آن را ترک نمیکنیم.
۴- استلام رکن یمانی و دست مالیدن بر آن: عبدالله ابن عمرمی گوید: من پیامبرصرا ندیدهام که هیچ رکنی را دست بزند و لمسکند مگر دو رکن یمانی را -یعنی رکن یمانی و رکن حجرالاسود- و من از آن و قت که پیامبرصرا دیدم که چنین کرد استلام این دو رکن یمانی را -رکن یمانی و رکن حجرالاسود- ترک نکردهام نه در حال سختی و نه در حال فراغ. هردو بروایت بخاری و مسلم.
طواف کننده بدین علت این دو رکن را استلام میکند، که فضیلت آنها بیش از دیگر ارکان است. برای مثال رکن حجرالاسود دو مزیت دارد. یکی آنکه بر قواعد و بنیانی، که ابراهیم نهاده بود، نهاده شده است و دیگر اینکه حجرالاسود در آن قرار دارد که نقطه آغاز و انتهای طواف میباشد. و رکن یمانی که در مقابل آن است هم بر اساس پایهای که حضرت ابراهیم نهاده بود، نهاده شده است.
ابوداود از ابن عمر روایت کرده است که از قول عایشه به وی خبر داده شده است که پیامبرصگفت: «إن الحجر بعضه من البیت»«بعضی از حجر اسماعیل جزو خانه کعبه میباشد». ابن عمر گفت: بخدای سوگند، گمان میکنم که عایشه این مطلب را، از پیامبرصشنیده باشد، منگمان میکنم که پیامبرصبدین سبب استلام دو رکن (شامی) متصل به حجر اسماعیل را ترک کرده است، که آنها براساس قواعد و پایه اولی بیتالله نهاده نشدهاند و مردم هم بدینجهت، بیرون سوی حجر اسماعیل را طواف میکردند . همه امت اسلامی متفقند بر اینکه استلام دو رکن یمانی مستحب میباشد و طواف کننده، دو رکن غیر یمانی، یعنی دو رکن شامی را، استلام نمیکند. ابن حبان در صحیح خود روایت کرده است که پیامبرصگفت: «الحجر والركن الیمانی یحط الخطایا حطا»«زیارت و استلام سنگ حجرالاسود و رکن یمانی گناهان را محو میکنند».