فقه السنه

فهرست کتاب

اوقا‌تی که از نما‌ز خواندن در آن‌ها نهی شده است

اوقا‌تی که از نما‌ز خواندن در آن‌ها نهی شده است

از نمازگزاردن بعد از نماز صبح تا اینکه خورشید طلوع می‌کند و تا اینکه خورشید باندازه یک نیزه بلند می‌شود، نهی شده است‌، و همچنین بوقت استوای خورشید تا اینکه به سوی مغرب متمایل می‌گردد، و بعد از خواندن نماز عصر تا اینکه خورشید غروب می‌کند نیز از نمازگزاردن نهی شده است‌.

از ابوسعید روایت شده است‌ که پیامبرصفرمود: «لا صلاة بعد صلاة العصر حتى تغرب الشمس، ولا صلاة بعد صلاة الفجر حتى تطلع الشمس». «بعد از نماز عصر تا اینکه خورشید غروب می‌کند و بعد از نماز صبح تا اینکه خورشید طلوع می‌کند، نماز نگزارید». بخاری و مسلم آن را روایت ‌کرده‌اند.

از عمرو بن عنبسه روایت شده است که ‌گفت‌: ‌گفتم ای پیامبر خدا صاز نماز برایم بگو، فرمود: «صل صلاة الصبح ثم أقصر عن الصلاة حتى تطلع الشمس وترتفع، فإنها تطلع بین قرنی شیطان ، وحینئذ یسجد لها الكفار، ثم صل فإن الصلاة مشهودة محضورة حتى یستقل الظل بالرمح، ثم اقصر عن الصلاة فإن حینئذ تسجر جهنم فإذا أقبل الفی فصل فإن الصلاة مشهودة محضورة حتى تصلی العصر، ثم أقصر عن الصلاة حتى تغرب، فإنها تغرب بین قرنی شیطان وحینئذ یسجد لها الكفار»«نماز صبح را بگزار سپس از نماز خواندن و ایست تا اینکه خورشید طلوع می‌کند و بلند می‌شود، زیرا خورشید در بین دو شاخه شیطان‌ طلوع می‌کند، بدین‌هنگام کافران خورشید پرست‌، برای خورشید، سجده می‌کنند، سپس نماز بگزار که در آن نماز فرشتگان حاضر می‌شوند تا اینکه سایه نیزه روی زمین نمی‌ماند (‌درست موقع استواء‌) از آن پس نماز خواندن را بس کن، زیرا در آنوقت جهنم مشتعل می‌گردد. هرگاه سایه اشیاء روی زمین ظاهر گردید می‌توانید نماز بخوانید چه در آن و قت فرشتگان در آن نماز حاضر می‌آیند تا اینکه نماز عصر را بجای می‌آوری‌، آنگاه از نماز خواندن بس کن تا اینکه خورشید غروب می‌کند، در آن و قت نماز نخوانید، زیرا در آن و قت خورشید بین دو شاخه شیطان غروب می‌کند و آنوقت است‌ که ‌کافران خورشید پرست برای خورشید سجده می‌کنند». مسلم و احمد این حدیث را روایت ‌کرده‌اند.

از عقبه بن عامر روایت شده‌ که ‌گفته است‌: پیامبرصما را از اینکه در سه و قت نماز بخوانیم و مردگان خود را به خاک بسپاریم منع فرمود: و قتی که خورشید طلوع می‌کند و قرص آن پدیدار می‌گردد تا اینکه بخوبی بلند می‌شود، و و قتی که خورشید در موقع استوا قرار می‌گیرد، و و قتی‌ که خورشید در آستانه غروب است تا اینکه غروب می‌کند. گروه محدثین مگر بخاری آن را روایت‌کرده‌اند.

رای فقها‌ء دربا‌ره نما‌زگزاردن بعد از نما‌ز صبح و عصر:

جمهور علماء (‌فقهاء‌) برآنند که قضای نمازهای فوت شده‌، بعد از نماز صبح و نماز عصر جایز است‌. زیرا پیامبرصفرموده است‌: «من نسی صلاة فلیصلها إذا ذكرها»«‌هرکس نمازی را فراموش ‌کرد، هر و قت به یادش آمد، آن را بجای آورد». بخاری و مسلم آن را روایت ‌کرده‌اند.

اما درباره بجای آوردن نماز سنت‌، بعد از نماز صبح و عصر، بعضی از یاران پیامبرصآن را مکروه دانسته‌اند، از جمله علی و ابن مسعود و زید بن ثابت و ابوهریره و ابن عمر. اگر کسی بعد از نماز عصر، دو رکعت نماز می‌گزارد، عمر بن خطاب در حضور اصحاب پیامبرص، او را بخاطر اینکارش می‌زد و کسی این عمل وی را انکار نمی‌کرد. و خالد بن و لید نیز چنین رفتار می‌کرد. از تابعین هم اشخاص زیر، آن را مکروه می‌دانستند:

حسن (‌بصری‌)‌، سعید بن المسیب‌. و از پیشوایان مذاهب اربعه‌، ابوحنیفه و مالک هم چنین ‌گفته‌اند.

اما شافعی ‌گفته است‌: بجا آوردن نمازهای سنت اگر دارای سبب مشخص باشند، مانند نماز «تحیه المسجد» و سنت و ضو گرفتن‌، در آندو و قت جایز است‌، و استدلال ‌کرده است‌ که‌: پیامبرصسنت نماز ظهر را بعد از نماز عصر، بجای آورده است‌. پیروان مذهب حنبلی هرگونه نماز غیر فرضی را، در این دو و قت حرام می‌دانند، مگر دو رکعت نماز سنت طواف را، زیرا جبیر بن مطعم ‌گفته است ‌که‌: پیامبرصفرمود: «یا بنی عبد مناف لا تمنعوا أحدا طاف بهذا البیت، وصلى أیة ساعة شاء، من لیل، أو نهار»«ای فرزندان عبدمناف‌، ‌کسی را که طواف این خانه را انجام می‌دهد و در هر ساعتی از روز یا شب بخواهد نماز بجای آورد، او را منع نکنید». صاحبان سنن آن را روایت ‌کرده‌اند، و ابن خزیمه و ترمذی آن را «صحیح» دانسته‌اند.

نظر علماء (‌فقها‌ء‌) دربا‌ره بجا‌ی‌ آ‌وردن نماز بعد از طلوع خورشید و غروب ‌آن و هنگا‌م استوا

حنفی‌ها بر آنند که مطلقا، نماز در این اوقات درست نیست‌. خواه نماز فرض‌، یا و اجب‌، یا سنت یا نماز ‌"‌قضا‌" یا نماز ‌"‌اداء‌‌" باشد، و نماز عصر و نماز میت را استثنا کرده‌اند (‌این دو نماز را در هر و قت باشد می‌توان بجای آورد، بدون اینکه کراهت داشته باشد)‌، و همچنین اگر در این اوقات در حین قراء‌ت به آیه سجده برخورد کرد "‌سجده تلاوت‌‌" مکروه نیست‌. و ابویوسف (‌از یاران ابوحنیفه‌) نماز مستحب پیش از نماز جمعه را نیز استثناء کرده است‌. پیروان امام شافعی تنها بجای آوردن نمازهای سنتی‌ که سبب ندارند، در این اوقات مکروه می‌دانند. اما نمازهای سنتی که سبب دارند و نمازهای فرض بطور مطلق و سنت روز جمعه در و قت استوا و نماز سنت در «مسجدالحرام» این‌ها همه مباح هستند و هیچگونه ‌کراهتی در آن‌ها نیست‌. پیروان امام مالک بجای آوردن هر گونه نماز سنتی را، در این اوقات حرام می‌دانند و لی نمازهای نذری و سجده تلاوت و نماز میت را، اگر نگرانی تغییر در آن نباشد (‌- در آن صورت و اجب است -‌) جایز می‌دانند، و نمازهای فرض عینی را چه ادا و چه قضا را، در این دو و قت مباح می‌دانند، و نماز در حین استوا را، مطلقاً چه فرض و چه سنت را، نیز مباح می‌دانند. باجی شارح موطای امام مالک می‌گوید: درکتاب «‌المبسوط»‌ از ابن و هب آمده است‌: از مالک در‌باره نماز بهنگام نیمه روز، بهنگام استوا سوال شد، او گفت‌: مردم را دیده‌ام که در روز جمعه در نیمه روز بهنگام استوا نماز می‌خواندند، و در بعضی از احادیث‌، از آن نهی شده است‌. و لی من مردم را از آن نهی نمی‌کنم‌. زیرا مردم را دیده‌ام که چنان می‌کنند. اگرچه خود آن را دوست ندارم.

اما حنبلی‌ها برآنند که‌، نماز سنت مطلقا در این سه و قت درست نیست‌. خواه سبب داشته باشد یا نداشته باشد، خواه در مکه یا در غیر آن باشد، خواه روز جمعه یا غیر آن باشد. مگر نماز سنت «تحیه المسجد» که آن را بدون ‌کراهت در و قت استوا و در اثنای خطبه روز جمعه جایز دانسته‌اند. به رای آن‌ها نماز میت در این اوقات حرام است مگر اینکه نگرانی از تغییر بوی جنازه در میان باشد آنوقت بدون ‌کراهت جایز است‌. قضای نمازهای فوت شده و نماز نذری و دو رکعت نماز طواف را، اگرچه سنت هم باشد در این اوقات سه‌گانه مباح می‌دانند.

نما‌ز سنت و تطوع بعد از سپیده دم و قبل از نما‌ز صبح

از یسار مولای ابن عمار روایت شده که ‌گفت‌: ابن عمر مرا دید که بعد از نماز صبح در سپیده‌دم صبح‌، نماز سنت می‌خواندم‌،‌گفت‌: پیامبرصبر ما و ارد شد در حالی‌ که ما در این و قت (‌سپیده دم‌) نماز می‌‌خواندیم‌،‌ فرمود: «لیبلغ شاهدكم غائبكم أن لا صلاة بعد الصبح إلا ركعتین»«حاضران به غائبان ابلاغ ‌کنند که بعد از سپیده صبح جز دو رکعت نماز سنت را نگزارند». احمد و ابوداود آن را روایت کرده‌اند. این حدیث اگرچه «ضعیف» است و لی از طرق متعددی روایت شده که همدیگر را تقویت می‌کنند و می‌توان بدان استدلال‌ کرد بر کراهت بیش از دو رکعت نماز سنت بعد از سپیده‌دم (‌و پیش از نماز صبح‌)‌، شوکانی نیز چنین ‌گفته است‌. حسن (‌بصری‌) و شافعی و ابن حزم برآنند که نماز سنت در این و قت مطلقاً و بدون ‌کراهت جایز است.

مالک برآنست‌ که تنها برای ‌کسی جایز است ‌که‌، نماز سنت را در این و قت بجای آورد که بنا بعذری نتوانسته باشد نماز شب را بجای آورد، و او گفته که شنیده است‌: عبدالله بن عباس و قاسم بن محمد و عبدالله بن عامر بن ربیعه بعد از سپیده‌دم سنت «وتر» بجای آورده‌اند، و عبدالله بن مسعود گفته است‌: برای من مهم نیست‌ که بعد از نماز صبح سنت «وتر» بجای آورم.

از یحیی بن سعید روایت شده که ‌گفته است‌: عباده بن صامت برای‌ گروهی امامت می‌کرد، روزی برای نماز صبح حاضر شد، موذن برای نماز صبح «اقامه» گفت‌، عباده او را ساکت ‌کرد تا اینکه سنت «وتر را بجای آورد، سپس برایشان به امامت نماز صبح ایستاد .

از سعید بن جبیر روایت شده است ‌که‌: ابن عباس خوابیده بود، سپس بیدار شد و به خدمتگزار خود گفت‌: ببین مردم چه‌ کار کرده‌اند؟ -‌عبدالله در آن روزها کور شده بود -‌خدمتگزار رفت و برگشت و گفت مردم نماز صبح را بجای آورده و برگشته‌اند. ابن عباس برخاست اول سنت «وتر» بجای آورد، سپس نماز صبح را گزارد.

نما‌ز سنت در حین برپا داشتن ‌اقامه نما‌ز (‌فرض)

هرگاه برای نماز فرض اقامه ‌گفته شد (‌برای ‌کسیکه هنوز نماز فرضش را بجای نیاورده است‌) مشغول شدن به نماز سنت و تطوع ‌کراهت دارد. از ابوهریره روایت شده که‌: پیامبرصفرمود: «إذا أقیمت الصلاة فلا صلاة إلا المكتوبة»و در روایت دیگری‌: «إلا التی أقیمت»«‌هرگاه اقامه نماز برپای داشته شد نباید نماز دیگری خواند مگر نماز و اجب را». احمد و مسلم و صاحبان سنن آن را روایت‌ کرده‌اند. از عبدالله بن سرجس روایت شده است ‌که‌: مردی به مسجد درآمد، در آنوقت پیامبرصداشت نماز صبح را می‌گزارد. آن مرد در گوشه‌ای از مسجد دو رکعت نماز گزارد. سپس با پیامبرصو ارد نماز شد (‌به وی اقتدا کرد) پس از انکه پیامبرصسلام نماز داد گفت‌: «یا فلان بأی الصلاتین اعتددت، بصلاتك وحدك أم بصلاتك معنا»«ای فلانکس‌ کدام نماز برایت مهم است‌، آنچه‌ که خودت تنها بجای آوردی یا آنچه که با ما بجای آوردی‌؟». احمد و ابوداود و نسائی آن را روایت ‌کرده‌اند.

اینکه پیامبرصعمل او را انکار کرد و به وی دستور نداد که نمازش را اعاده ‌کند، دلیل بر صحت نماز اوست اگر چه مکروه بوده است‌. از ابن عباس روایت شده‌ که گفته است‌: من داشتم نماز بجای می‌آوردم‌، که موذن شروع به‌ گفتن اقامۀ نماز کرد، پیامبرصمرا تکان داد و به سوی خود کشید و فرمود: «أتصلی الصبح أربعا؟»«مگر نماز صبح را چهار رکعت بجای می‌آوری‌؟» بیهقی و طبرانی و ابوداود و طیالسی و ابویعلی و حاکم آن را روایت ‌کرده‌اند. و حاکم‌ گفته است‌: این حدیث شرط شیخین را دارد. از ابوموسی اشعری روایت شده‌ که‌: پیامبرصمردی را دید که دو رکعت (‌سنت‌) بامداد را بجای می‌آورد و حال آنکه موذن داشت اذان می‌گفت‌، پیامبرصشانه او را تکان داد و فرمود: «ألا كان هذا قبل هذا» «مگر دو رکعت سنت صبح پیش از نماز صبح نیست». طبرانی آن را روایت ‌کرده‌، و عراقی‌ گفته «اسناد آن جید» است.