مهریه نقدی و مهریه نسیهای
مهریه را میتوان بصورت نقدی یا نسیهای قرار داد یا اینکه بعضی از آن نقد و بعضی دیگر و عدهدار باشد، همانگونه که عرف و عادت مردم محل است، رفتارمی شود .
پرداخت قسمتی از مهریه بصورت نقدی مستحب و پسندیده است. چون از ابن عباس روایت شده است که پیامبرصعلی ابن ابی طالب را پیش از آنکه چیزی به فاطمه پرداخت کند از زفاف با او، منع نمود. علیگفت: چیزی ندارم حضرت محمد فرمود پس زره «حطمی» شماکجا است؟ علی آن را به فاطمه داد. بروایت ابوداود و نسائی و حاکم که آن را «صحیح» دانسته است. ابوداود و ابن ماجه از عایشه روایتکردهاندکهگفت: «پیامبرصبه من امرکرد که زنی را به نزد شوهرش ببرم، قبل ازآنکه چیزی را به وی بدهد». از این حدیث بر میآید که شوهر پیش از آنکه چیزی از مهریه را به همسرش بدهد میتواند با وی همبستر گردد، و حدیث ابن عباس میرساند که مستحب است پیش از آنکه با وی همبسترگردد، مبلغی از مهریه را پرداخت کند.
اوزاعیگفته است: مردم میپسندیدند، که پیش از آنکه شوهر بر زن و ارد شود، چیزی را به وی بدهد. زهریگفته: بما رسیده است که سنت آنست پیش ازآنکه به نزد زن برود نفقه یا لباسی را به وی تقدیمکند و عمل مسلمانان بر این رویه بوده است.
شوهر میتواند و حق دارد برزن خود، و ارد شود و برزن است که خویشتن را به وی تسلیمکند و نباید شوهررا منعکند، حتی اگر شوهر مهریه نقدی قراردادی را نیز نپرداخته باشد اگرچه به شوهر حکم میشود، که مهریه نقدی را پرداختکند. ابن حزمگفته است:کسی که ازدواجکرد و از مهریه نام برده شد یا از آن نامی نبرده باشد، حق دارد به نزد زن خود برود، خواه زن دوست داشته باشد یا دوست نداشته باشد. و به شوهرحکم میشودکه مهریه را پرداختکند، خواه دوست داشته باشد یا از آن بدش آید. و نمیتوان شوهر را از دخول بر زن خویش منعکرد. فوراً به نفع مرد حکم میشودکه پیش زن خود برود، و به مرد نیزحکم میشودکه برحسب امکانات خود مهریه را پرداخت نماید. اگر نامی از مهریه نبرده بودند، به او حکم میشودکه «مهرالمثل» را بپردازد، مگر اینکه با هم بر مبلغکمتر یا بیشتر توافقکنند. ابوحنیفهگوید: شوهرحق دارد پیش زن خود برود خواه زن بپذیرد یا نپذیرد، و این درصورتی است که مهریه نقدی نباشد چون زن خود به مهریه غیرنقدی راضی شده و این موجب اسقاط حق شوهرنمیشود. اما اگرمهریه همهاش یا قسمتی از آن نقدی باشد شوهرنمیتواند پیش او برود، مگر اینکه به شرط خود و فاکند و مبلغ مورد توافق را بپردازد و در این صورت زن حق دارد مانع شوهرشود و او را به نزد خود راه ندهد، مگراینکه مهریه مورد توافق را بپردازد و به شرط خود و فاکند. ابن المنذرگوید: تمام کسانی که از اهل علم هستند و ما از آنان چیزی بخاطر داریم، اجماع دارند براینکه زن حق دارد مانع شوهر شود و او را نپذیرد، مگر اینکه مهریهاش را بپردازد. صاحب محلی این رای را مورد بررسی و مناقشه قرار داده و گفته است:
«هیچکس از مسلمین در این امر مخالفتی ندارد که از زمان اجرای صیغه عقد نکاح، زن همسر مرد میشود و هردو برای همدیگر حلال هستند، هرکس مانع نزدیکی مرد به زن شود، تا اینکه مهریه یا غیرآن را میپردازد، اومانع و صلت بین زن و مرد شده است بدون اینکه دلیلی ازکتاب خدا یا سنت رسول خدا داشته باشد. و لی حقیقت آنست که نباید هیچکدام از حق خود محروم و ممنوع شوند، پس مرد حق نزدیکی را دارد، خواه زن بخواهد یا نخواهد و زن حقگرفتن مهریه خود را دارد، مرد بخواهد یا نخواهد». پیامبرصاین سخن را پذیرفته است: «أعط كل ذی حق حقه» «حق هرکس را به وی بدهید».