مزارعه فاسد
قبلا گفتیم که مزارعه صحیح، عبارت است از دادن زمین بکسی که آن را بکارد در برابر بهرهای ازمحصولی که از آن بدست میآید، مانند یکسوم یا یک چهارم و ... یعنی نباید نصیب و بهره اومعین و مقطوع باشد.
پس اگرنصیب مالک معین باشد بدینمعنی که مقدار و میزان بهره و محصول را معینکند بعنوان اجرت یا مقداری ازمساحت زمین را معین کندکه بهرهاش از آن او باشد، و باقیمانده از آن عامل و کارگر باشد هردو در آن شریک باشند.
در اینگونه موارد مزارعه فاسد است، چون موجب ضرر و زیان و فریب میشود و به نزاع و کشمکش منجر میگردد. بخاری از رافع بن خدیج آورده است که گفت: «ما بیشتر ازهمه اهل مدینه زمین زراعتی داشتیم و زمین را بکرایه میدادیم براینکه قسمتی، و ناحیهای معین، از آن مالک زمین باشد، چه بسا پیش میآمد، که آن قسمت را آفت میزد و بقیه سالم میماند و چه بسا عکس آن پیش میآمد، لذا از اینکار نهی شدیم». باز هم از او روایت شده است که پیامبرصگفت: «ما تصنعون بمحاقلكم؟»«مزارع خویش را چهکار میکنید؟». گفتیم آنها را بیک چهارم محصول و مقدار معینی خرما و جو اجاره میدهیم. فرمود: «چنینکاری را مکنید». و مسلم از او روایت کرده است که گفت: «مردم در زمان پیامبرصزمین را اجاره میدادند در برابرگیاهان و چیزهایی که بر لب جوی یا مجرای آب و کنار رود و اوایل جویبارها میروئید، و چیزهای دیگری از کاشتنیها، اجاره میدادند که گاهی این یکی تلف میشد و آن یکی باقی میماند و گاهی برعکس - که بهرحال یکطرف دچارآفت و زیان میشد- و مردم جز این کرایه و اجارهای نداشتند، لذا از آن نهیکرد». یعنی بر حسب توافق باید نسبت درصد مشاع باشد.