مستحب استکه زکات را به صالحین و شایستگان داد
زکات را باید به مسلمانی داد، که صاحب سهم و مستحق است، خواه صالح یا فاسق باشد، مگر اینکه معلوم باشد که آن را و سیله ارتکابکارهای حرام و ناروا قرار میدهد. در این صورت بمنظور جلوگیری از فساد و ارتکاب کار حرام به وی داده نمیشود.
اگر از حال وی چیزی دانسته نبود یا معلوم بود که از آن سود و بهره میبرد، زکات به وی داده میشود. شایسته است که زکات دهنده زکات مال خود را، به اهل صلاح و اهل علم و آبرومندان و نیکوکاران اختصاص دهد.
از ابوسعید خدری روایت است که پیامبرصفرمود: «مثل المؤمن، ومثل الایمان، كمثل الفرس فی آخیته (۲) یجول، ثم یرجع إلى آخیته. وإن المؤمن یسهو ثم یرجع إلى الایمان. فأطعموا اطعامكم الاتقیاء، وأولوا معروفكم المؤمنین»«مثل مومن و ایمان او همچون مثل اسب و میخی است که آن را بدان بستهاند که از میخ دور میشود سپس به سوی آن برمیگردد، بیگمان مومن نیز با گناهی که مرتکب میشود از خدای خویش دور میگردد و لی اصل ایمانش ثابت است. سپس به سوی آن بر میگردد و پشیمان میشود. پس طعام خود را به پرهیزکاران و نیکی و احسان خود را به مومنان اختصاص دهید». احمد آن را با سند «جید» روایت کرده و شیخ سیوطی آن را «حسن«، دانسته است.
ابن تیمیه گفته است: اگر شخص نیازمندی نماز گزار نباشد تا زمانی که توبه نکند و ملتزم به ادای نماز نگردد، جایز نیست به وی زکات داده شود. و این سخن وی برحق است. چه ترک نماز گناه کبیره است و درست نیست به مرتکب گناه کبیره کمک گردد. مگر اینکه توبه کند. کسانی که دین را، بازیچه میشمارند و به منکران آلوده و دلبندند و از گمراهی بر نمیگردند و کسانی که دلشان ناپاک و آلوده و فطرت پاکشان از بین رفته و حس خیرخواهی، در آنان تعطیل گردیده است، حکم «تارک الصلاه» را دارند. بدینها و قتی سهمی از زکات داده میشود، که گمان میرود آنان را به راه راست باز میآورد و در اصلاح نفس به آنان کمک میکند و انگیزه خیرو نیکی و دینداری را در نهاد آنان بیدار میسازد.