فقه السنه

فهرست کتاب

ذکر هنگا‌م بدهکا‌ری

ذکر هنگا‌م بدهکا‌ری

۱- ‌ترمذی بطریق حسن از علی بن ابی‌طالب روایت‌ کرده است که بنده «‌مکاتبی = برده‌ای که با وی عقد به‌کتابت شده بود» پیش اوآمد و گفت ای علی من از عهده عقد به‌کتابت خود، برنمی‌آیم مرا کمک و یاری‌کن‌. علی به و ی‌گفت‌: دلت می‌خواهد کلماتی را بتو بیاموزم‌ که پیامبرصآن‌ها را به من آموخت‌. اگر آن‌ها را بگوئی و به اندازه ‌کوه "‌صبر" بدهکار باشی خداوند ترا به بازپرداخت آن‌، توفیق می‌دهد؟ بگو: «اللهم اكفنی بحلالك عن حرامك، وأغننی بفضلك عمن سواك»«خداوندا مرا با روزی حلال از حرام بی‌نیازگردان و بجای حرام به من حلال عطاکن‌. و بفضل و بزرگی خودت مرا از غیر خودت بی‌نیاز کن‌»‌.

۲- ‌ابوسعیدگوید: روزی پیامبرصداخل مسجد شد که آنجا با یک نفر از انصار بنام ابوامامه روبرو شد و گفت‌: «یا أبا أمامة مالی أراك جالسا فی المسجد فی غیر وقت صلاة؟»«چرا ترا می‌بینم که درغیروقت نمازدرمسجد هستی‌؟‌». اوگفت‌: ای رسول خدا اندو‌ه‌ها و بدهی‌هائی که دارم مرا رها نمی‌کنند. او فرمود: «أفلا أعلمك كلاما إذا قلته أذهب الله همك وقضى عنك دینك؟ قلت :بلى یا رسول الله. قال: قل إذا أصبحت وأذا أمسیت: اللهم إنی أعوذ بك من الهم والحزن، واعوذ بك من العجز والكسل، واعوذ بك من الجبن والبخل، واعوذ بك من غلبة الدین وقهر الرجال»«دلت می‌خواهد سخنی را بتو بیاموزم‌ که هرگاه آن را گفتی خداوند غم و اندوه ترا برطرف‌کند و ترا به بازپرداخت و ام موفق دارد؟ ‌گفتم‌: آری ای رسول خدا. گفت‌: بامدادان و شامگاهان بگو: خداوندا از غم و اندوه بتو پناه می‌برم‌، و از ناتوانی و تنبلی و بی‌میلی به‌کار بتو پناه می‌برم‌. و ازترس و بخل و غلبه بدهکاری و قهر مردان بتو پناه می‌برم‌»‌. ابو امامه گوید: چنین کردم و خداوند غم و اندوه مرا برطرف‌کرد و مرا به پرداخت و ام موفق نمود.