فقه السنه

فهرست کتاب

۴- ‌طلاق هازل و مخطی‌ء

۴- ‌طلاق هازل و مخطی‌ء

جمهور فقهاء گویند: اگر کسی از روی هزل و لعب و بدون قصد حقیقت‌، الفاظ طلق را بزبان آورد، طلاقش و اقع می‌شود و معتبراست‌، همانگونه که نکاحش نیز صحیح است‌. چون احمد و ابوداود و ابن ماجه و ترمذی که آن را «‌حسن» دانسته است و حاکم که آن را صحیح دانسته است‌، همگی از ابوهریره روایت‌کرده‌اندکه پیامبرصگفت‌: «ثلاث جدهن جد، وهزلهن جد: النكاح والطلاق والرجعة» «سه چیز است که درآنها جد و هزل‌، جدی تلقی می‌شود و چه بصورت جدی و راستی یا بصورت هزل و شوخی بر زبان آورده شوند، معتبر می‌باشند و معنی آن‌ها صحیح است‌: نکاح و طلاق و مراجعت بزن بعد از طلاق اول و دوم»‌. اگرچه در «اسناد» این حدیث عبدالله بن حبیب است که مورد اختلاف می‌باشد و لی احادیث دیگری معنی آن را تایید و تقویت می‌کنند.

بعضی‌گفته‌اندکه در حال هزل و شوخی طلاق معتبرنیست و و اقع نمی‌شود، از جمله آن‌ها امام محمد باقر و امام صادق و ناصر از زیدیه می‌باشند و بنا بقولی در مذهب احمد و مالک نیز چنین است‌. چون این‌گروه‌گویند برای و قوع و اعتبار طلاق شرط است که ناطق بگفته خویش راضی باشد، و معنی آن را بداند و مقتضای آن را اراده‌کند. بنابراین اگر نیت و قصد همراه آن نباشد جزو «‌ایمان» لغو و بیهوده محسوب می‌شود و مانند سوگندهای بدون قصد است‌. چون خداوند می‌فرماید: ﴿وَإِنۡ عَزَمُواْ ٱلطَّلَٰقَ فَإِنَّ ٱللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٞ٢٢٧[البقرة: ۲۲۷]. «‌اگر قصد و اراده طلاق‌کردند، خداوند سخن آنان را می‌شنود و برنیت و قصد آنان آگاه است».بدیهی است که عزم و قتی است‌،که عازم و اراده‌کننده‌، بصورت قطعی و جزم فعل یا اترک فعل خویش را اراده‌کند و از آن آ‌گاه باشد و پیامبرصمی‌فرماید: «إنما الاعمال بالنیات»«زمانی‌کار و عمل معتبر است‌، که قصد و اراده آگاهانه با آن همراه باشد»‌. و طلاق عملی است که نیازمند به نیت و قصد و اراده دارد و کسی که هزل و شوخی می‌کند، عزم و آهنگ و نیت ندارد.

بخاری از ابن عباس روایت‌کرده است ‌که‌: «إنما الطلاق عن وطر»«طلاق و قتی صحیح است که طلاق دهنده بدان نیازمند باشد و آخرین چاره‌کار باشد و مقصودش و قوع طلاق باشد».

و اما کسی که از روی اشتباه و بدون اراده و بسبق اللسان‌، الفاظ طلاق را بر زبان می‌راند، فقهای حنفیه ‌گویند: از نظر قضائی و داوری طلاق او و اقع می‌شود و معتبر است و اما از نظر دینی در بین او و پروردگارش طلاقش و اقع نشده و زنش همچنان برایش حلال است‌]‌ولی از نظر قضائی چون تشخیص خطاء و اشتباه برای داور و قاضی دشوار است به و قوع آن حکم می‌کند و لی تشخیص آن برای خداوند آسان است پس اگر در بین خود و خدایش به اشتباه به طلاق اقدام‌ کرده باشد معتبر نیست-‌.