الف- ازدواج و اجب
برایکسی که قدرت ازدواج و تمایل روحی بدان دارد و نگران آنستکه، مبادا مرتکب زنا شود و توانائی ارتکابگناه و فسق و فجور و امور شاقه را دارد، برای چنینکسی ازدواج و اجب میباشد و چنینکسی، باید ازدواجکند، چون حفظ و صیانت نفس و پرهیز از حرام و ناشایست، و اجب است و این پرهیز تنها از راه ازدواج میسر است. قرطبیگوید: کسی که قدرت و استطاعت ازدواج دارد و برای روح و دین خود نگران میباشد، این نگرانی، از وی رفع نمیشود، مگر اینکه ازدواجکند و ازدواج برای او در این صورت و اجب است و کسی در آن اختلاف ندارد. اگر کسی آرزومند ازدواج بود، و لی ازپرداخت هزینه ازدواج و مخارج همسر گزینی خود ناتوان و عاجز بود، این گفته خدا شامل حال او میشود: ﴿وَلۡیَسۡتَعۡفِفِ ٱلَّذِینَ لَا یَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّىٰ یُغۡنِیَهُمُ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦ﴾[النور: ۳۳]. «کسانی که نمیتوانند ازدواج کنند تا زمانی که خداوند از فضل و رحمت و بخشش خود، آنان را بینیاز میکند، باید طریق عفت و پاکدامنی پیش گیرند».اینگونه اشخاص باید بسیار روزه بگیرند، چونگروه محدثین از ابن مسعود روایت کردهاندکه پیامبرصگفت: «یا معشر الشباب، من استطاع منكم الباءة فلیتزوج، فإنه أغض للبصر. وأحصن للفرج، ومن لم یستطع فعلیه بالصوم، فإنه له وجاء» «ای طبقه جوانان، هرکس ازشما قدرت و توانائی زناشوئی دارد و میتواند ازدواجکند، او باید ازدواجکند، زیرا ازدواج او را از چشم چرانی حرام و ارتکاب فحشاء و ناشایست باز میدارد، و هرکس نتواند، ازدواجکند و ازعهده مخارج آن برنیاید، بروی است که روزه بگیرد و بوسیله روزهگیری، قدرت شهوانی و نفسانی خویش را فرونشاند، و روزه برای اوبهترین و سیله است و بمنزله اخته شدن میباشد».